خاطره تکاندهنده بازیگر معروف از دیدار اسرارآمیز با پیرمردی با محاسن سفید
«۱۰ غذای هیئت را به مردم بخشیدم، ۱ربع به ۴ صبح در خیابان پیرمردی دست تکان داد، نگه داشتم و او از عقب یک وانت به من ۱۰ غذای داغ داد
غذاها را کنارم گذاشتم و سرم را که برگردانم تشکر کنم خبری از پیرمرد نبود، عقب وانت هم نرده بود و به آن قفل خورده بود!»
#امام_حسین
مارا همراهی کنید در👇👇
🔹🔹🔹 ایتا و تلگرام
┈••✾✾••┈
🔰
@bastamIsar
🔸🔸🔸 شاد
🔰
https://shad.ir/BDA_Semnan7