✌️ نگران نباش آن مرد برمیگردد!
✍
#محمد_آلحبیب
🔻از خیابان پاستور رد میشدم؛ روزگاری قریب، ملجا و پناه بیپناهان بود، اما امروز گیتهای امنیتی آن را زشت کرده است، روزی آدمها با هزاران امید نامههای دردشان را آنجا انشاء میکردند و تحویل مراجعات مردمی میدادند اما امروز ساختمان مراجعات را جمع کردهاند، روزی تلفنهای بزرگترین نهاد حاکمیتی در این خیابان مدام در حال پیگیری همان نامههای مردمی بود اما امروز کسی امور مردم را پیگیری نمیکند، روزی خانه و محل کار رییس جمهور سابق در محل همین نهاد حاکمیتی بود، اما امروز رییس جمهور فعلی خانهش در ولنجک است و محل کارش در سعدآباد و ساختمانهای اجلاس سران.
🔘 دلم برای خیابان پاستور سوخت، سوت و کور شد، حیف آن درختهای بلند.
🔺هاشم غرقی روزی سه بار خیابان را میچرخید تا گره از کسی باز کند، ثمرههاشمی گاهی دم درب ورودی میایستاد تا مردم حرفشان را بزنند، شب بود مرد درب ورودی چشمش به رییس جمهور افتاد فریاد زد احمدینژاد! آنقدر فریاد زد که او شنید و آمد، مرد متعجب و بُهت زده به گریه افتاد، مشکلش را به سختی بیان کرد آقای الهام مامور شد مشکلش را حل کند، امروز چه کسی مشکل مردم را حل میکند؟ چه کسی پناه مردم است؟
⚫️... پاستور حال خوشی نداشت به خیابان رو به نهاد ریاست جمهوری گفتم نگران نباش بر میگردد...
✍اینها که ملت را آدم هم حساب نمی کنند چه رسد به اینکه بخواهند مشکلاتشان را حل کنند.
🌷🕊
☫
@bazgashtaznimehrah
☫
eitaa.com/bazgashtaznimehrah👈ایتا