📌گزیده جلسه اول و جلسه چهارم الگوی اسلامی_ایرانی پیشرفت
🎙مقام معظم رهبری
...امروز ما کمبود داریم، ما خلأهای زیادی داریم، شکافهای زیادی وجود دارد؛ و ضمن اینکه منابع داریم، منظومهی فکری نداریم. اینجا در جمع امروز، آقای دکتر برزگر - اگر اشتباه نکنم - به نظرم تنها دوستی بودند که یک منظومه ارائه کردند. ممکن است شما آن منظومه را ناقص بدانید و ناقص باشد؛ حرفی نیست. ما باید برویم به سمت منظومهسازی؛ یعنی قطعات مختلف این پازل را در جای خود بنشانیم، یک ترسیم کامل درست کنیم؛ به این احتیاج داریم. این هم کار یک ذره، دو ذره نیست؛ کار یک جلسه، دو جلسه نیست؛ کارِ جمعی است و تسلط لازم دارد؛ هم تسلط به منابع اسلامی، هم تسلط به منابع غربی؛ که عرض خواهم کرد. (23/8/1391)
...یک نکتهی دیگر این است که ما در تمسک به منابع اسلامی - که همین طور که بعضی از آقایان اشاره کردند، منابع قرآنی و غیر قرآنی و حدیثی، فراوان وجود دارد؛ که باز بنده در همان سلسله سخنرانیهای آن وقت، فرصت و مجال داشتم، گشته بودم و مبالغی را پیدا کرده بودم، که آنها را در نماز جمعه میخواندم - فقط نباید به دنبال این باشیم که اثبات کنیم بحث دربارهی آزادی، هدیهی غرب و هدیهی اروپا به ما نیست. چون گاهی برای این استفاده میکنیم، که آقا چرا بعضی از غربزدهها میگویند این مفاهیم را اروپائیها به ما یاد دادند؛ نه، قرنها پیش از پیدا شدن این مباحث در اروپا، بزرگان اسلام اینها را گفتهاند. خیلی خوب، این یک فایده است؛ اما فقط این نیست. ما باید به منابع مراجعه کنیم، برای اینکه بتوانیم آن منظومهی فکری مربوط به آزادی را از مجموع این منابع بگیریم. (۲۳/۸/۱۳۹۱)
...البتّه اینکه ما میگوییم ایرانی یا اسلامی، مطلقاً به این معنا نیست که ما از دستاوردهای دیگران استفاده نخواهیم کرد؛ نه، ما برای به دست آوردن علم، هیچ محدودیّتی برای خودمان قائل نیستیم. هر جایی که علم وجود دارد، معرفتِ درست وجود دارد، تجربهی صحیح وجود دارد، به سراغ آن خواهیم رفت؛ منتها چشمبسته و کورکورانه چیزی را از جایی نخواهیم گرفت. از همهی آنچه که در دنیای معرفت وجود دارد و میشود از آن استفاده کرد، استفاده خواهیم کرد. (10/9/89)
...آنچه که باز من اینجا اضافه میکنم، این است که عرصههای این پیشرفت را بهطور کلّی بایستی مشخّص کنیم. چهار عرصهی اساسی وجود دارد، که عرصهی زندگی -که شامل عدالت و امنیّت و حکومت و رفاه و این چیزها میشود- یکی از این چهار عرصه است. در درجهی اوّل، پیشرفت در عرصهی فکر است. ما بایستی جامعه را به سمت یک جامعهی متفکّر حرکت دهیم؛ این هم درس قرآنی است. شما ببینید در قرآن چقدر «لِقَومٍ یَتَفَکَّرُون»، «لِقَومٍ یَعقِلُون»، «أفَلا یَعقِلون»، «أفَلا یَتَدَبَّرون» داریم. ما باید جوشیدن فکر و اندیشهورزی را در جامعهی خودمان به یک حقیقت نمایان و واضح تبدیل کنیم. البتّه این از مجموعهی نخبگان شروع خواهد شد، بعد سرریز خواهد شد به آحاد مردم. البتّه این راهبردهایی دارد، الزاماتی دارد. ابزار کار، آموزشوپرورش و رسانهها است؛ که باید در برنامهریزیها اینها همه لحاظ شود و بیاید.
عرصهی دوّم -که اهمّیّتش کمتر از عرصهی اوّل است- عرصهی علم است. در علم باید ما پیشرفت کنیم. البتّه علم هم خود، محصول فکر است. در همین زمان کنونی، در حرکت به سمت پیشرفت فکری، هیچ نبایستی توانی و کوتاهی و کاهلی به وجود بیاید. خوشبختانه چند سالی است که این حرکت در کشور شروع شده؛ نوآوری علمی و حرکت علمی و به سمت استقلال علمی حرکت کردن. علم هم اینجوری است دیگر؛ بلافاصله در قالب فنّاوریها و اینها خودش را نشان میدهد. در موارد زیادی، محصول حرکت علمی هم مثل این مسئلهی مورد بحث ما از چیزهای بلندمدّت نیست؛ نزدیکتر و ثمرهی آن دمدستتر است. کار علمی را بایستی عمیق و بنیانی انجام داد. این هم یک عرصهی پیشرفت است.
عرصهی سوّم، عرصهی زندگی است، که قبلاً عرض کردیم. همهی چیزهایی که در زندگی یک جامعه بهعنوان مسائل اساسی و خطوط اساسی مطرح است، در همین عنوان «عرصهی زندگی» میگنجد؛ مثل امنیّت، مثل عدالت، مثل رفاه، مثل استقلال، مثل عزّت ملی، مثل آزادی، مثل تعاون، مثل حکومت. اینها همه زمینههای پیشرفت است، که باید به اینها پرداخته شود.
عرصهی چهارم -که از همهی اینها مهمتر است و روح همهی اینها است- پیشرفت در عرصهی معنویّت است. ما بایستی این الگو را جوری تنظیم کنیم که نتیجهی آن این باشد که جامعهی ایرانی ما به سمت معنویّتِ بیشتر پیش برود. البتّه این در جای خود برای ما روشن است، شاید برای خیلی از حضّار محترم هم روشن است؛ امّا باید برای همه روشن شود که معنویّت نه با علم، نه با سیاست، نه با آزادی، نه با عرصههای دیگر، هیچ منافاتی ندارد؛ بلکه معنویّت روح همهی اینها است. میتوان با معنویّت، قلّههای علم را صاحب شد و فتح کرد؛ یعنی معنویّت هم وجود داشته باشد، علم هم وجود داشته باشد. دنیا در آن صورت، دنیای انسانی خواهد شد؛ دنیایی خواهد شد که شایستهی زندگی انسان است. دنیای امروز، دنیای جنگلی است. دنیایی که در آن علم همراه باشد با معنویّت، تمدّن همراه باشد با معنویّت، ثروت همراه باشد با معنویّت، این دنیا دنیای انسانی خواهد بود. البتّه نمونهی کامل این دنیا در دوران ظهور حضرت بقیّةالله (ارواحنا فداه) اتّفاق خواهد افتاد و از آنجا -من این را اینجا عرض بکنم- دنیا شروع خواهد شد. ما امروز در زمینههای مقدّماتىِ عالَم انسانی داریم حرکت میکنیم. ما مثل کسانی هستیم که در پیچوخمهای کوهها و تپّهها و راههای دشوار داریم حرکت میکنیم تا به بزرگراه برسیم. وقتی به بزرگراه رسیدیم، تازه هنگام حرکت به سمت اهداف والا است. بشریّت در طول این چند هزار سال عمر خود، دارد از این کورهراهها حرکت میکند تا به بزرگراه برسد. وقتی به بزرگراه رسید -که آن، دوران ظهور حضرت بقیّةالله است- آنجا حرکت اصلی انسان آغاز خواهد شد؛ حرکت سریع انسان آغاز خواهد شد؛ حرکت موفّق و بیزحمت انسان آغاز خواهد شد. زحمت فقط عبارت است از همین که انسان در این راه حرکت کند و برود؛ دیگر حیرتی در آنجا وجود نخواهد داشت.(۱۰/۹/۸۹)
#المرسلات #استاد_علی_فرحانی
🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد
https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b