روزهای شیفت و آماده باش خبرگزاری مهر رو بیشتر از روزهای دیگه کاری دوست دارم! چون وقتی شیفت و در حال آماده باش هستیم یعنی اتفاق مهمی در جریانِ و چِشم جَهانیان به این اتفاق دوخته شده و حضور ما برای اینکه این اتفاق در مسیر درستی پیش بره و مردم اخبار درست دریافت کنن موثره. شیفت های شب یلدا، روزِ عاشورا، عید فطر و اولین روزِ سالِ نو ۱۴۰۳ بود که فهمیدم من خانواده ای به اسمِ خبرگزاری مهر دارم. خُب انتظار می ره آدم تو این مناسبت ها و ایام کنارِ خانواده‌ش باشه اما من و همکارام کنارِ خانواده نه کنارِ هم بودیم‌ حتی چند ساعت بعد از تحویلِ سالِ نو. خیلی خوشحالم من، خوشحال از اینکه به قولِ حاج آقا قمی خبرگزاری مهر خوشنامِ، شخصیت داره، اعتبار داره، متعهده، محبوبِ، وَ چه قدر خوب که تو چنین رسانه ای قلم می زنم. البته که قبل از من و همکارام خیلی ها برای خوشنامی خبرگزاری مهر زحمت کشیدن و ما باید امانت دار و مراقب این خوشنامی باشیم. پُشتِ لبخندِ من و همکارام که تو جشنِ ۲۲ سالگی خبرگزاری مهر لبخند زنان نشستیم رویِ صندلی ها و آخرش عکسِ یادگاریِ دسته جمعی گرفتیم، روزهایِ پُرکاری بوده که از محفل امام حسنی ها در ورزشگاه آزادی شروع شد، با سی و پنجمین نمایشگاه کتاب تهران، لشکر قدس، انتخابات مجلس، مهمونی ده کیلومتری غدیر و شهادت آیت الله سید ابراهیم رییسی ادامه پیدا کرد و حالا خوردیم به یک انتخابات زودهنگام، کیک ۲۲ سالگی مهر رو بُریده و همچنان با مهر می خندیم و برایِ روزهایِ پُرکارِ پیشِ رو آماده می شیم ...