دعا کنید کسی تحبس الدعا نشود و یا اگر که شود با غم آشنا نشود و یا که بر غم هجر تو مبتلا نشود که داغ هجر تو داغی ست که دوا نشود دوای آن که به جز راه کربلا نشود و کربلاست دری که به هر که وا نشود و هر که رفته غمی از دلش جدا نشود اگر که حاجت من ، رفتم و روا نشود اگر به دیدنم آقا دگر رضا نشود اگر که روزیَم آن بامِ با صفا نشود اگر سرم ز تنم روی نیزه ها نشود و خاک بر تنم آید چو بوریا نشود و بوریا و تن تو ؟! کفن چرا نشود که رفته است که بر درگهش گدا نشود گدا کجاست که رفت و چو پادشا نشود کدام شاه قدش در حرم دو تا نشود شکسته پایم اگر پیش پات پا نشود بریده قامت سروم اگر که تا نشود چه گویم از که بگویم که ادعا نشود خدا کند که کسی تحبس الدعا نشود