💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_زهرا__س__میلاد
آن شب زمين مکه بر خود ناز مي کرد
با ناز خود درهاي رحمت باز مي کرد
آن شب حرم سر تا قدم حق را هدف بود
گوياي تکبير بلال از هر طرف بود
آن شب شفق در باغ دلها لاله مي کاشت
آن را به عشق يار هجده ساله مي کاشت
آن شب سحر سجاده ي دل باز مي کرد
قامت به قد قامت، مودّت ساز مي کرد
آن شب فلق شعر گل مهتاب مي خواند
از بهر غم، شادي، حديث خواب مي خواند
آن شب سپيده جامه بر تن چاک مي کرد
گرد ملال از روي احمد پاک مي کرد
آن شب زمان چرخ و فلک را تاب مي کرد
کلک قضا لوح قدر را آب مي داد
آن شب زمين آبستن شور و شعف بود
غواص دل آماده ي صيد صدف بود
آن شب منا شعر مبارکباد مي خواند
زيبا سرود آن شب ميلاد مي خواند
آن شب خديجه بود و درد بار داري
از بارداري بود کارش بيقراري
آن شب ز تنهايي روانش رنج مي برد
رنج شکوفايي به پاي گنج مي برد
آن شب زنان مکه بر او پشت کردند
از او بريدند و نکوهش مشت کردند
آن شب درّ ناسفته اي، بحر کرم سفت
طفلي که بودش در رحم با او سخن گفت
آن شب ميان آن دو اسراري مگو بود
وقت شکوفايي نخل آرزو بود
آن شب به مادر از بهشت و حور مي گفت
از مرگ ظلمت در ديار نور مي گفت
آن شب سحر آهنگ شادي ساز مي کرد
در را براي صبح صادق باز مي کرد
آن شب خديجه بود و آه جانگدازش
لطف خداي مهربان و سوز و سازش
آن شب بهشتي بانوان امداد کردند
با ياري خود قلب او را شاد کردند
آن يک به دستش ساغري آکنده از مُل
آن يک برايش سندس و استبرق و گل
آن يک به پايش با ترنم لاله مي ريخت
لبخند از لب در، ديار ناله مي ريخت
آن يک برايش باده در پيمانه مي کرد
آن يک پريشان گيسوانش شانه مي کرد
مريم به گوشش آيه انجيل مي خواند
آسيه بهرش داستان نيل مي خواند
سارا برايش عود و عنبر دود مي کرد
او را مهيا بهر يک مولود مي کرد
ناگه خدا از راز هستي پرده برداشت
آهنگ فتح نور در شهر سحر داشت
تا مصطفي را ابتران ابتر نخوانند
شعر هجا در وصف پيغمبر نخوانند
ام القرا آيينه دار نور گرديد
چشم کج انديشان عالم کور گرديد
کون و مکان را ذات حق زيب و فري داد
بر خاتم پيغمبرانش دختري داد
آن هم چه دختر نازنين و ناز پرور
دختر نه بلکه بر يتيم مکه، مادر
بالاتر از او بين زنها دختري نيست
در امتحان همسري شد نمره اش بيست
هر تار مويش آيه حبل المتين است
بر حلقه ي انگشتر خاتم، نگين است
آمد به دنيا عصمت کبراي سر مد
ام الائمه فاطمه ام محمد
آمد به دنيا شاهکار کلک خلقت
گنجينه شرم و حيا و کان عصمت
آمد به دنيا آنکه نورش منجلي بود
معراج احمد بود و منهاج علي بود
آمد به دنيا آنکه هستي هست مستش
از مستي هستي بشر شد پاي بستش
گر او نبودي هستي عالم نبودي
مشهودي از آب و گل و آدم نبودي
گر او نبودي زندگي بي محتوا بود
در پرده ابهام آيات خدا بود
او رحمتي بر رحمهللعالمين است
او زينت آيات قرآن مبين است
بر جسم ختم الانبيا روح است زهرا
بر کشتي عدل علي نوح است زهرا
آئينه دار نهضت پيغمبر است او
بهر پدر دلسوزتر از مادر است او
مظهر خدا هست و خدا را اوست مظهر
ساقي علي هست و علي را اوست کوثر
شرمنده از نور جمالش آفتاب است
درس نخستين بر زنان حفظ حجاب است
لبهاي ختم الانبيا بوسيد دستش
پيمانه صبر علي گرديد مستش
از بس که داده ذات حق قدر و مقامش
قد قامت احمد بود از احترامش
بي فاطمه نام نبي معنا ندارد
فرقي علي با حضرت زهرا ندارد
ژوليده نيشابوري
حضرت زهرا (س)
میلاد
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐
https://www.beharalashar.ir/
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar