ادامه...
🌴ادامه گزارش اصبغ بن نباته از لحظات پایانی عمر شریف امیرالمومنین علیه السلام و بیان چند حدیث عجیب از زبان حضرت علیه السلام ؛
🌴فرمود:
مى خواهى حديث ديگرى اضافه كنم؟
عرض كردم:
آرى، خداوند، از خيرات فراوانش بر شما بيفزايد.
🌴فرمود:
روزى پيامبر خدا صلى الله عليه وآله در يكى از كوچه هاى مدينه با من ديداركرد، من غمگين بودم به گونه اى كه آثار حزن و اندوه از چهرهام پيدا بود.
🌴آن حضرت رو به من كرد و فرمود:
اى ابا الحسن! تو را غمگين مى بينم، آيا مى خواهى حديثى براى تو بگويم كه هرگز محزون نشوى؟
عرض كردم: آرى.
🌴فرمود:
وقتى روز قيامت فرا مى رسد، خداوند منبرى بلندتر از منبر پيامبران و شهيدان براى من قرار مى دهد، آنگاه به من دستور مى دهد تا بر فراز آن بالا روم،سپس به تو دستور مى دهد كه يك پله پايين تر از من صعود كنى. آنگاه به دو فرشته امر مى كند كه يك پله پايين تر از تو بنشينند، موقعى كه همه بالاى آن منبر قرار گرفتيم هيچ كس از پيشينيان و آخرين نمى ماند جز آنكه همه در پيرامون آن حاضر مى شوند
🌴يكى از فرشتگانى كه پايين تر از تو نشسته فرياد مى زند:
اى مردم! هر كه مرا مى شناسد كه مى شناسد، و هر كه مرا نمى شناسد اينک خودم را معرّفى مى نمايم.
من رضوان، خازن بهشت هستم، آگاه باشيد! خداوند به احسان، كرم، فضل و جلالش به من دستور فرمود تا كليدهاى بهشت را به حضرت محمّد صلى الله عليه وآله واگذار نمايم،و ایشان به من دستور داد تا آنها را در اختيار على بن ابى طالب عليه السلام قرار دهم، پس شما در اين امر گواهى داده و شاهد باشيد.
🌴آنگاه فرشته اى كه پايين تر از او بوده بر مى خيزد و چنان فرياد مى زند كه همه جمعيّت صداى او را مى شنوند، و مى گويد:
اى مردم! هر كه مرا مى شناسد كه مى شناسد، و هر كه مرا نمى شناسد من هم اكنون خودم را معرّفى مى نمايم،
من مالک، خازن دوزخ مى باشم،
آگاه باشيد!
همانا خداوند به احسان، كرم، فضل و جلالش به من دستور فرمود تا كليدهاى دوزخ را به حضرت محمّد صلى الله عليه وآله واگذار نمايم، وایشان به من دستور داد تا آنها را در اختيار علىّ بن ابى طالب قرار دهم
، پس شما در اين امر گواهى داده و شاهد باشيد.
🌴در اين هنگام على عليه السلام كليدهاى بهشت و دوزخ را مى گيرد.
🌴سپس رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم فرمود:
اى على! پس از آن تو از دامن من، وخاندانت از دامان تو و شيعيانت از دامان خاندانت مى گيرند.
🌴على عليه السلام مى فرمايد:
من دستانم را بر هم زدم و گفتم: اى رسول خدا! به سوى بهشت مى رويم!
پيامبر خداصلى الله عليه وآله وسلم فرمود: آرى، سوگند به پروردگار كعبه!
◾️▪️اصبغ گويد:
من در آن حال از مولايم جز اين دو حديث را نشنيدم،
حضرت صلوات الله عليه اين سخنان زيبا و دلنشين را فرمود و آنگاه روحش به سوى معبودش پر كشيد.
(بحار الأنوار، ج ۴۰ ص ۴۴).