بسم رب الشهدا
مادر:سلام پسرم چرا دیر کردی؟
پسر:مادر جان با دیگر رفقامون اومدیم میدونه که جونیه بچه ها هم تا بگو بخند کنن دیر میشه!
مادر: دیگه داشت چایی که برات ریخته بودم سرد میشد...
پسر: مادر جان هنوز طعم چای های صبح های بچگی ام را میدهد،طعم عشق و...
مادر:دلم تنگ نگاهت بود عزیزم، کاش هر روز روز مادر بود تا تورا در رویا میدیدم.
پسر:مادر جان هر روز من روز مادر است هر روزی که سر مزارم بیایی و با چادرت غبار قبرم را تمیز میکنی اینگار مانند آخرین روز اعزام میشود که دست پر مهرت را بر سرم کشیدی.
#روز_مادر_مبارک
〰➿〰➿〰➿〰
مجتمع تربیتی و تعلیمی شهید بهشتی کرج
@beheshtiha_ir