برشی از کتاب «عقیله» رمانی برگرفته از زندگی حضرت زینب(س) حالا بانویی ۵۶ ساله بودی که داغ عاشورا روح بزرگت را زخم زده و فراق حسین(ع) طاقتت را طاق کرده و سختی راه سفرهای طولانی در گرمای حجاز و عراق و شام جانت را فرسوده بود. یک سال و نیم از عاشورا می‌گذشت. 😔یک سال و نیم بود که با همه شادی‌های جهان وداع کرده بودی. گذار هیچ روز و ماهی یاد مصیبت کربلا را حتی ذره‌ای از خاطر حزینت دور نمی‌کرد. ماه رجب سال ۶۲ که در آسمان نو شد، تو رنج دیده و ستم کشیده در سرزمینی غریب در بستر بیماری افتاده بودی. خورشید نیمه رجب که از میانه آسمان گذشت، مثل همه روزهای قبل، بردگان شهر به دیدارت آمدند. فاطمه و سکینه(س) کنار عمه جان بیمارشان سر بر دیوار نهاده، بغض‌های خویش فرو می‌خوردند. آنها نیز چون تو داغ بر شانه برده و غم ها بر دل داشتند. زنان گریان گرداگردت نشستند. گریه‌هایشان را که دیدی، لب به سخن گشودی، آرام‌تر از همیشه با صدایی که به سختی شنیده می شد. 🟢 «ما از آن کسان نیستیم که به دنیا و ماندن در آن دل بسته‌اند. ما اهل بیت پیامبریم و بهترین دیدار برایمان دیدار خداست.» 🛍️دریافت کتاب از سایت به‌نشر B2n.ir/s26069 www.behnashr.com @behnashr