📢
#چاپ_سوم_منتشر_شد
پــریزاد... پریـزاد!
بله
گوهــرشـاد خــاتون!
همان جـــا که تو گفتی، به همان جا میخواهیم برویم.
کجــا؟
زیــــارت!
به بقعه
امام هشتــم؟
آری!
برای چه؟
مادرم را به آنجا میبریم. باید بگوییم او را آمــاده کنند.
باورم نمیشـود!
باورکـن پریـــزاد.
با این حال مـــادرتان را میبرند؟
اصلا برای همین حالش او را میبریم. حاکم تــوس به پدرم توصیه کرد که شــفا و
دوای هر طـبیبی بی اذن رضـــا جواب نخواهد داد.
گفت
حکیـمی که در مشــهدالرضا آرمیـده، بیمـاران زیاد را مداوا کرده، او واسـطه بازگشتن ســلامت به جسم بیمار مردمان بسـیار بوده و هست و خواهد بود.
راست گفته.من هم قبل از رفتن میخــواهم به شــما چــیزی بگویم.
بگو پریـــزاد!
از ته دل او را بخــوانید و از او بخواهـــید...
غـریب قـریب | کـتاب اول
فصـل نهـم : تیـــموری ها، صفــحه ۲۸۴
نویسنده: سعید تشکری
📖 تهیه نسخه چــاپی از سایت بهنشــر
https://B2n.ir/x01171
📱دریافت نسخه PDF از طاقــچه، فراکتــاب
https://B2n.ir/u22926
@behnashr