بِه‌ْروز☀️
یه گوشه از این خیمه، تا چند دقیقه دیگه یه نفر براتون از سفر به مدینه می‌گه. از روضه رضوان کیا قسمتشو
در روضه مطهره اگر لختی تأمل کنی نسیم ۱۴۰۰ سال پیش کوچه‌های بنی‌هاشم صورتت را می‌نوازد. بانگ حق طلبی فاطمه در گوش جانت طنین افکن می شود. فزت و رب الکعبه علی را که سال‌ها بعد و فرسنگ‌ها آن‌طرف‌تر در مسجد کوفه بر زبان آورده بود خواهی شنید، ندای هل من ناصر ینصرنی حسین را خواهی فهمید و سلول‌های بدنت با زینب همنوا خواهند شد که ما رأیت الا جمیلا. اینها را فقط در روضه می فهمی. اینجا می‌فهمی چرا علی فاطمه را شبانه به خاک سپرد😭 تو گویی مولا دلش برای ما سوخته بود که جای زهرایش را به کسی نشان نداد. و گرنه امروز ...😞 آری زهرا شبانه به خاک سپرده شد که از شر اعدا در امان بماند ولی خدایا! آخر ما که از دشمنان نبودیم😭😭😭 ما تربت مادرمان را جستجو می‌کنیم😭 نمی دانم او را در بقیع بجویم یا همینجا در مسجد؟ دلم اینجا سخت هوای مادر دارد😭 و مگر نه این که رسول خدا پیش از رفتنشان نشانه‌ای عجیب به ما دادند؟ که *بین قبر و منبر من باغی از باغهای بهشت است ؟* مگر آغاز وجود دردانه خلقت میوهٔ بهشتی نیود؟ مگر نه اینکه پدر هر گاه دلش برای بهشت تنگ می‌شد زهرا را می بویید؟ پس کجا او را جستجو کنم اگر در روضه دنبالش نگردم؟ راه می‌افتم. خود را میان جمعیت به مرقد پیامبر نزدیک می‌کنم. ایستاده در حرکت به نماز مشغول می‌شوم، هدیه به حضرت مادر و پیش می‌روم. دور از چشم دشمنان احساس می کنم در آغوش مادر هستم😭 شاید این چشم‌ها هم که بی وقفه باریدن گرفته‌اند از حوض کوثر سرچشمه گرفته‌اند. شاید😭😭😭 ✍ *زحل* 🪐 @BehrouzTeam🏴