🍃مهربان من باید باور کنم که دشمن‌تر از خویش، دشمنی ندارم؛ اما باور نمی‌کنم و باید باور کنم که دوست‌تر از تو، دوستی ندارم؛ اما باز هم باور نمی‌کنم. باید ایمان بیاورم به این که نمی‌شود به جنگ دشمن‌ترین رفت،‌ بی‌ آن که دوست‌ترین در کنارم باشد؛ اما ایمان نمی‌آورم. با دشمن خویش، دوستی کرده‌ام و از دوست خویش دور افتاده‌ام. دشمنم با خیالی آسوده دارد ایمانم را می‌بلعد و من هم کمک‌کار او هستم و دوستم دست به دعاست که شاید به هوش بیایم و برگردم. آخرش با این همه مهربانی می‌کشی مرا. شبت بخیر مهربان من!