✒️ روز ترویه و بانگ " فلیرحل معنا" _______ امروز درمکه روز هشتم ذیحجه است، روز ترویه ! روز ترویه اگر مکه باشید حال و هوای تغییر شهر را لمس می کنید . موج بزرگ زائران بعد از طلوع آفتاب بعد از محرم شدن در مسجدالحرام سمت منا درحرکت اند. صحنه های زیبا از انبوه جمیعت سفید پوش که آرام آرام در سکوتی با هیمنه و پر ابهت و زیبا قدم بر می‌دارند تا طبق سنت نبوی شب نهم یا همان شب عرفه را در منا بگذرانند. پیرمردانی از شبه قاره که ریش های بلندشان را با حنا به رنگ آتشی در آورده اند با لباس سفید جلوه خاصی به جمیعت داده اند. زنان هم همراه مردان ،آرام و با وقار، کوله ای بر سر یا دوش در رفتن اند همه توجه ها از اطراف بریده فقط رو به جلو در اندیشه ایام پیش رواند. رفتن به منا و اقامت در آن در شب نهم از رسوم زائران اهل تسنن است که از سنت نبوی در حجه الوداع گرفته شد. که امامیه هم آن را از سنت می شمارند. ▪️اما برای شیعیان روز ترویه یاد آور یک واقعه عبرت آموز و به یاد ماندنی تاریخی و روز دعوت انسان نورانی است برای انقطاع از جاه ، مقام ، نان ، نام و منافع شخصی . روز خروج حضرت سید الشهدا علیه السلام همراه یارانش از مکه به سمت عراق که حدود یک ماه بعد واقعه دردناک و تارخ ساز و فراموش نشدنی عاشورا رقم می خورد. در مکه باشید پژواک این صدا هنوز در بلندای شهر به گوش می رسد. "فلیرحل معنا " چند روزی این مساله ذهنم را به خود مشغول داشته است که جدای از مباحث فقهی آن ، از اینکه امام قصد حج کرده یا نکرده و حج نیمه تمام گذاشته یا نه و از ابتدا در ماه غیر حج با احرام عمره مفرده وارد مکه شدند و یانه؟ از بیم ترور حکومت مکه را ترک کردند یا نه؟ اما هر مسلمانی از پاداش حج گزاری و اهمیت آن در اسلام و جایگاه بی بدیل این عبادت فاخر و جاذبه های معنوی آن آگاه است و مراسم و آیینی که هر مسلمان دلداده خداوند و معنویت را شیدای خود می سازد . امام حسین علیه السلام که ترنم نیایش قدسی عرفه اش هنوز جانها و عقول آدمی را متحیر می سازد ومی نوازد و مناجات عرشی حضرتش از تراث معنوی گرانسنگ و از منابع بی نظیر عرفان اسلامی است ، چگونه از این حضور و شرکت در این آیین قدسی دل کندند و به سوی عراق رفتند ؟! فهم این مسئله و درکش سخت است! و این همان چیزی است که نهضت و راه و سلوک حسینی را برجسته و ممتاز ساخته است . انگیزه خالص و الهی و اتصال او به عالم معنا و ملکوت است که در هنگامه دوران امر بر انجام یک فریضه اهم و سخت ، انتخاب جانب مصالح امت و منافع و یا لذایذ شخصی حتی معنوی آن. از همه لذایذ معنوی و مصالح شخصی عبور کرد و گذشت و لحظه ای در این حرکت و تصمیم تردید نکرد! نه در تشخیص تکلیف و مصالح امت و نه در عمل به آن ! دنبال تکلیف تراشی و مصلحت بافی برای موجه سازی حضور در مراسم حج و درک ثواب آن هم نرفتند. ! اما ما مدعیان هر وقت پست و مقام سراغ ما آید و یا حتی بویش به مشام رسد، احساس تکلیف می کنیم و برای در آغوش کشیدنش ایثار می کنیم و به گرمی پذیرایش می شویم و همیشه برای این نوع تکالیف آماده بذل مال خود و خرج عرض دیگران هستیم! برای رفع عطش قدرت و شهرت، همه ایام برای ما یوم الترویه است ، چون این عطش سیراب شدنی نیست و با آب برداشتن در یک روز سیراب و به کفایت تامین آب نخواهد شد.! اما هر وقت بحث گذشتن از آبرو ، لذایذ ، شهرت و بحث جهاد باشد برای صیانت از دین و آیین ، تردید دامنگیر ما می شود و آن قدر در تردید سیر می کنیم و به استخاره واستشاره با هم مسلکان و مصلحت جویان وقت می گذرانیم که صدای ساز و دهل پایان معرکه به گوش می رسد و پایان فجر دهم هم اعلام می شود. آن عبد صالح ، عارف متأله و زاهد و انسان کامل شیدای مناجات با خداوند و مستغرق در ذکر و دعا ، شجاعانه ایستاد و همه مصلحت جویی ها را به کنار نهاد و به آنچه به مصلحت اسلام و امت بود و نه مصلحت خود و منافع خویش، اندیشه کرد و تصمیم گرفت و عزم بی خلل و بی تردید خویش را بر آن جزم نمود و با صدای رسا برای همیشه در تاریخ و همه زمان ها ندا در داد : 🔸"من کان باذلاً فِينَا مهجتَه، وموطِّناً على لِقَاء الله نفسه، فلْيَرْحَل مَعَنا" 《هر کس آماده است خون خود را در راه ما نثار کند و خود را آماده لقاى خداوند سازد، با ما رهسپار شود.》 رغم انتظار مصلحت اندیشان ، زاهدان قشری ، مرفهان دنیا طلب و دشمنان کینه توز، او برای عرفات مشک ها را از آب پر نساخت، بلکه حتی حسرت نگاه را بر دل آب گذاشت و به مصارع عشاق نینوا شتافت ! همگان را دعوت به آبیاری نهال تشنه اسلام و درخت عدالت نمود.