🔻یغما گلرویی در صفحه اینستاگرامش نوشت: ‌‌ چند سالی‌ست با خود عهد کرده‌ام پای هیچ بیانیه و نامه سرگشاده‌ای امضا نگذارم. به این خاطر که آموخته‌ام رفتار سیاسی اغلب اهل فرهنگ و هنر این سرزمین از سرِ منفعتطلبی‌ست و اکثریت در جوامعی مثل جامعه ما اشتباه می‌کند، یا بهتر است بنویسم ساده به اشتباه می‌افتد. از تکرارِ "تَکرار می‌کنم"های آن زبان به کامِ عافیت کشیده‌ی امروز، تا "تا هزار و چهارصد با روحانی" و از نیمه راه برنگشتگان راهّ غلط که بسیاری هوادارانشان را پای صندوق رای بردند و حالا زیر فشار مخاطب می‌کوشند با انتشار همآهنگ یک متن شعاری فاقد مخاطب که پیدا نیست به چه کسی و با توقع چه پاسخی نوشته شده گندِ آن را بپوشانند و بعید نیست مدتی بعد مثل پستهای انتخابات دلیت کنند و یک اسکرین شات از اقدام متهورانه اجتماعیشان برای خود نگه دارند غافل از این که روزگار اسکرینشاتهای خودش را می‌گیرد و عام اگر فراموشکار باشد، باز عده‌ای از خاطر نمی‌برند. وقتی چند سال پیش که بازار سیاسیکاری و روحانی پرستی داغ بود به آن واکنش نشان دادم از طرف بسیاری از اهل هنر بنفش پوش مورد ناسزا قرار گرفتم و بایکوت شدم. همانها که تا دیروز رفیق می‌نمودند به دشمن بدل شدند. حالا که رییس جمهور منتخبشان فرمایش کرده تا صبح گران شدن بنزین از آن خبر نداشته واکنشی نشان نمی‌دهند چون نمی‌توانند پستهای انتخاباتی خود را توجیه کنند. اگر بگویند کاندیدای اصلحمان را نمی‌شناختیم مخاطب می‌پرسد پس چرا ما را به رای تشویق می‌کردید، اگر بگویند رییس جمهور کاره‌ای نیست باز مخاطبِ به هوایشان رای داده یقه‌شان را می‌گیرد. پس همان بِه که یک متن جانگدازِ در باب این که "فریادهای در گلو مانده در تاریخ ماندگار می شوند" منتشر کنند و بروند پی همان عکس سلفی با همبرگر و دورهمی با ناناز و جی جی... نه دوستان عزیز! تاریخ و تاریخ نویسانش کثیفتر از آن است که این چیزها را ماندگار کند و اصلا این ماندگاری چه دردی از کسی دوا می کند. من موافق آتش زدن بانکها و تخریب اموال عمومی نیستم و باور دارد نوجوانان بی‌گناهانی در این اتفاقات جان خود را از دست داده‌اند که نه قصد و نه توان اعمال خشونت آمیز را داشته‌اند. گوش کسی هم بدهکار این "به کدامین گناهها" نیست. فهمیدن و فهماندن همین کمترین کاریست که می‌توانیم انجام داد البته اگر پیکسپارتیها و اکران فلان تیاتر و فیلم مجالی بدهد. اینها را نوشتم تا جواب دوستانی که مرا به امضای آن نامه دعوت می‌کنند را داده باشم و بگویم اینجا کسی‌ست که می‌ترسد و می‌لرزد و می داند ما همه با هم نیستیم. ‌‌ @didebaan