#بهترين_خياط
در كـوچـه ای چهـار خياط مغـازه داشتند هميشه با هـم بر روی نام بحث میكردند روزی اولـيـن خياط يك تابلو بالای مغازه خود نصب كرد ؛ روی
#تابلو نوشته شده بود بهترين خياط شهر
دوميـن خياط روی تابلوی بالای در مغازه خـود نوشـت بهتـرين خياط كـشـور . نفر سوم نوشت بهترين خياط دنيا
چهارميـن
#خياط وقتی ايـن رفتار ها را دیـد روی يـك بـرگـه كـوچـك با يك خـط كوچـك نوشت بهتـرين خياط ايـن كوچه
قـرار نیست دنیامـون رو بـزرگ کنیـم که تـوش گـم بشیـم ، تـو همـیـن دنیـایی که هستیم ، میشه آدم بزرگى باشيم ...