ای مخالف دولت، براندازان خارجی، و زیباکلام (این نمونۀ نادر در هیچ طبقهای قرار نمیگیرد)، مبنی بر اینکه «سیاست خارجی رسمی جمهوری اسلامی ایران هرچه بود، ما مخالفت میکنیم». مصادیق مخالفتهای مخالفتپیشگان از شمار خارج است؛ اما روشنترین نمونۀ آن این است: با مداخلۀ نظامی ایران در عراق و سوریه مخالفاند، چون سیاست رسمی نظام این بود که نیروی خارجی آدمخواری به نام داعش را باید در بیرون از مرزهای کشور در هم کوبید. با عدم مداخلۀ نظامی ایران در هرات و کابل مخالفاند، چون سیاست رسمی نظام این بود که مسئلۀ طالبان موضوع داخلی افغانستان است و باید با مشارکت همۀ گروههای اهل افغانستان حل شود. امروزه نیز که سیاست رسمی جمهوری اسلامی عدم موضعگیری آشکار در مناقشۀ روسیه و اوکراین و دعوت طرفهای درگیر به گفتگوست، مخالفتپیشگان فارغ از اینکه منافع نظام و مردم و کشور در چیست، ادعا میکنند که دولت ایران باید این حمله را محکوم کند (و لابد در یک سوی دعوا بایستد!).
ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ
💢 *الــــــــــــــــــــقصه*
⭕ همۀ کسانی که این روزها با «ادای» صلحطلبی، جنگ شش روزۀ اخیر را محکوم میکنند، اما در شش سال گذشته حتی یکبار هم دربارۀ جنایتهای ددمنشانۀ آل سعود در یمن زبان از زبان نگشودند، دستکم در یکی از گروههای پنجگانۀ بالا جای میگیرند و آه سوزناکشان برای اوکراین، نه صداقت دارد، نه اصالت. از آن سوی دیگر، مردم اوکراین چنان از جهان پیرامونشان فارغ و بیخبر بودند که در این سالهای تلخ جنگ سبوعانۀ اقتصادی امریکا برضد ایران، یکبار به خود زحمت ندادند که گلایهای ملایم روانۀ امریکا کنند یا در شهادت «مرد میدان» به دست ارتش تروریست امریکا، با مردم ایران همسوگ شوند؛ و باز چنان از مناسبات جهانی ناآگاه بودند که گمان میکردند غرب در برابر حملۀ روسیه، به یاریشان میآید. شگفتتر آنکه کارمندان اوکراینی سفارت امریکا در کییف، طی نامهای به وزارت خارجۀ امریکا، از آنها خواستند که زمینۀ خروجشان را از اوکراین مهیا کنند؛ تو گویی هرگز نشنیدهاند که دولت واشنگتن با همکاران افغانستانیاش در سفارت کابل چه کرد!
⭕ بیش از دویست سال است که سرزمینمان تحت غارت و ستم و تحریم کشورهای غربی قرار دارد و در یک دهۀ گذشته فشار امریکا و متحدانش بر زندگی ایرانیان چنان افزایش یافته که نفس بسیاری از مردم شریفمان بریده است. جاماندگان در تاریخ که خباثتهای روسیۀ تزاری را به پای دولت پوتین مینویسند، بد نیست نگاهی به جنایتهای متوحشانۀ امریکا و انگلستان بیندازند، یادی از قحطی بزرگ و کشتار میلیونها ایرانی به دست انگلستان ملعون بکنند، کودتای ۲۸ مرداد را به یاد بیاورند، از شهادت فرزندانشان توسط میراژها و موشکهای اگزوسۀ فرانسوی در طی جنگ تحمیلی نام ببرند، حملۀ امریکا به ایرباس ایرانی و کشتار سیصد هموطن بیگناه خود را تجسم کنند، ترور سردار شهید قاسم سلیمانی را که برخلاف همۀ معاهدات بینالمللی خود غربیهاست، از نظر بگذرانند، یا دستکم سری به جانبازان مظلوم شیمیایی بزنند که یادگار سلاحهای شیمیایی دولت فخیمۀ آلمان بر پوست و گوشت و خونشان نشسته و راه نفسشان را بسته است.
⭕ اکنون، فرصتی پیش آمده که حکومت روسیه، بد یا خوب، خبیث یا نفیس، این دولتهای همپیمان و منفعتطلب غربی را به خود مشغول کرده، خواب خوششان را برآشفته، و از همه مهمتر، مانع از گسترش نفوذ نظامی امریکا به مرزهای خود و بخشهایی از حوزۀ تمدنی ایران اسلامی شده است. این جنگ که ما ـ ایرانیان ـ هیچ نقشی در شکلگیری آن نداشتیم، ممکن است فرصتی فراهم آورد تا قدری از فشار تحریم نفت و گازمان کاسته شود و مردم مظلوم سرزمینمان مجالی برای تنفس بیابند. بسیار شرمآور است که عدهای از سر جهل یا خیانت، دولت جمهوری اسلامی ایران را به سوی محکوم کردن این حمله ـ که برای روسیه در حکم نزاع برای بقاست ـ سوق دهند تا علاوهبر دشمنی غربیها، خصومت و لابد شگفتی متحد راهبردیمان را نیز برانگیزند؛ متحدی که دشمن نیرومند و جنایتکار مشترکمان را پس رانده است.