اخلاق مراقبت و انتخاباتی که گذشت  نمیدانم شما زمینِ بازی سیاست و اخلاق را از هم جدا می‌دانید یا نه؛ ولی من گمان می‌کنم نه تنها "می‌توان" برای این دو عرصه‌ی مشترکی متصور شد که "باید" نیز چنین باشد. می‌خواهم حتی  پای را از عالم تصورات به عالم واقعیات بگذارم و بگویم کاش آنان که در فضای سیاست، منشأ فعل و انفعالاتی هستند، تا قبل از اینکه چند واحد اخلاق پاس نکرده‌اند، از عالم سیاست نه می‌گفتند و نه میشنفتند. آنان که به بهانه‌ی شناساندن فرد محبوب‌شان به مردم و اثبات اینکه برای جایگاه رفیع ریاست‌جمهوری، فقط همو که ما می‌گوییم و برایتان تجویز می‌کنیم به دردتان می‌خورَد، حاضرند هرکه غیر از او را تا قعرِ باتلاق بدنامی و بی‌کفایتی فرو ببرند، غافل از آن‌که چه تلخی و بی‌اعتمادی فراگیر و  جبران‌ناپذیری را به فرد فردِ جامعه تزریق می‌کنند.  همان‌ها که حتی حالا که نسخه‌های‌شان برای تبدیل ایران به چیزی که باید، مقبول اکثریت جامعه قرار نگرفت، تیزی بدست گرفتند و هر شخص و گروهی را که در این بین مقصر پنداشتند، بی‌محابا دریدند؛ بدون اینکه در این بینْ حواسِ جمعی و اصلا دغدغه‌ای برای "مراقبت" از ذهن و روان انسان‌ها وجود داشته باشد. اصلا مگر توجه به ذهن و روان انسان‌ها اهمیتی دارد؟  بازی‌کنان زمین سیاست اگر بخواهند حتی با نگاهی منفعت‌طلبانه وارد میدان شوند؛ باید بر اساس «اخلاق مراقبت» سیاست‌ورزی کنند؛ باید در نظر و عمل، به چگونه مراقبت کردن از اعتماد مردم اشراف داشته باشند. بعلاوه اگر مردم مدام ببینند که سیاسیون برای رسیدن به اهداف خود، دست به هر افشاگری و نسبت و بهتانی می‌زنند، کم کم به این رویه عادت می‌کنند و بیم آن می‌رود که برایشان تبدیل به یک الگوی عمل بشود؛ چه اینکه در قول مشهوری هست: «الناس علی دین ملوکهم» و چه ناگوار است که آنان که بر افرادِ جامعه، تفوّقِ فکری و نظری دارند الگوهایی مغایر با اخلاق را عادی‌سازی کنند. حال که عرصه‌ی سیاست، تبدیل به جولانگاه خوبی برای انواع اظهارنظرها، در سطوح مختلف_ از مردم کوچه و بازار تا سیاستمداران_  شده است؛ خوب است همگان خود را به اخلاق مراقبت عادت دهیم؛ مراقبت از تمام سرمایه‌هایی که شاید دیگر برنگردد. بهرحال، بزنگاه‌های سیاسی یکی پس از دیگری طلوع و غروب می‌کنند؛ نگذاریم به‌پای سیاست، اخلاق قربانی شود. طاهره سادات ملکیان @beshno_hekayat🪻