دوباره ماشین ما
و قانون خواب ممنوع😅😅
عکس ها رو که مشاهده میکنید،
یکی از مسافرین عزیز ماشین
سعی بر سوژه یابی داره
و داره اشاره میکنه
که فلانی خوابید😁👉
لحظاتی بعد، ما خودشو در حال چُرت زدن شکار کردیم 😜
اینجاست که شاعر میگه:
بهرام که گور میگرفتی همه عمر
دیدی که چگونه گور بهرام گرفت 😁😆
خب بین راه، راننده یکی از ماشینا زنگ زد گفت چون آمپر میره بالا
و داغ میکنه، نمیتونیم کولر بگیریم🤷♂
🔥 فلذا چون هوا خیلی داغه،
ما مجبوریم دو سه ساعتی
صبر کنیم یه جا
تا کمی تو خُنَکی هوا
راه بیافتیم..🌀
یه دریاچه ای هم بین راه بود
که بعضی ماشینا توقف کردن
و کمی آب بازی😁💦
خب حالا در مسیر برگشت هم رسیدیم به یادمان شهدای
گمنام اندیمشک🚩
💠مرقد شهدایی که
عبدالله نامشان بود
و
فرزند روح الله، نشانشان..
⚜هم نماز خواندیم
و هم ناهار و استراحت دو ساعته..
حتی بعد از دوساعت توقف و گذشتن اوج داغی هوا، اما باز اونقدر هوا گرم بود
که داخل فیلم میبینید ماشینو حتی برای لحظاتی، وسط راه تو سایه😁نگهداشته فرمانده تا تکمیل بشیم و بریم..🚩
#سفرنامه_اربعین۱۴۴۵
(۵)
▪️
@beytonabi_ir