#حکایتنامه
#آزاد_مرد
🌀شخصی به حاکمی مراجعه و درخواست کرد تا در بارگاه او به کاری گمارده شـود. حاکـم پرسیـد
#قرآن میـدانـی؟ او گـفت نمیدانم و نیاموخته ام. حاکم گفت از به کـار گـمـاردن کـسـی کـه قـرآن خـوانــدن نیاموخته معذوریم.
🔹مـرد بازگـشت و به امـید دسـت یافتن به مقام مـورد علاقه خود، به آموختن قرآن پرداخت. مدتی گذشت تااین که از برکت خواندن و
#فهم قرآن به مقامی رسید که دیگــر نـه در دل آرزوی مـقـام و مـنـصب داشت و نه تقـاضـای مـلاقات و دیـدار با حاکم.
🔻پس از چنـدی ، حاکم او را دید و پرسید چه شده که دیگر سراغی از ما نمیگیری؟ آن آزاد مـرد پـاسـخ داد چـون قـرآن یـاد گـرفتم ، چنان توانگر شـدم که از خلق و از عمل بی نیاز گشتم.
❗️حاکم پرسید کدام آیه تو را این گونه بی نیـاز کـرد؟ مـرد
#پاسخ داد "مـن یتق الله یجـعـل له مـخـرجاً و یرزقه مـن حیـث لا یحـتسب ، هـر كـس تقـوای الهی را پیشه كند، خدا راه بیرون رفتن از سختی ها را برای او می گشاید"
@beytonoor