«عید بزرگ امامت و ولایت مبارک باد » قصیده غدیر خم : تقدیم به ساحت امیرالمومنین «علیه السلام»🌹🌺 عرش افتاد در آغوش امیر آن لحظه برکه لبریز شد از ماه منیر آن لحظه خبر آمد همه را با شتران برگردید خبری آمده از امر خطیر آن لحظه یک بغل کوه که از زین و جهاز آوردند تا که خورشید بتابد به غدیر آن لحظه هرکسی عشق به آن حضرت دریا دارد تا قیامت شود از میکده سیر آن لحظه بعد از این حج وداعی که بجا آوردید گل کند بین شما نام وزیر آن لحظه ای همه هستی زهرا، همه ی دریاها دست خورشید خودت را تو بگیر آن لحظه دست ، بالای قد سرو علی بالا رفت خوش بحالت که شدی مردسفیرآن لحظه دشت ، پر شد همه از قصه ی «بخن مولا» بوسه میزد لب تو ، دست اسیر آن لحظه ابر افتاد زمین ، برکه تماشایی بود ناگهان زود شد و حادثه دیر آن لحظه چه خبر بود در آن حادثه ی بی تکرار جبرئیل آمده از عرش به زیر آن لحظه وقت رفتن شد و تبریک به مولا گفتند چه سکوتی همه جا داده نفیر آن لحظه ماه در کوچه ی تبدار قدم ها می زد او که میریخت به دستان فقیر آن لحظه ما به پابوسی دستان امیر آمده ایم آن ابرمرد زمین، مرد دلیر آن لحظه لحظه ای که در خیبر به دو دستش چرخید بی گمان نام علی برده امیر آن لحظه دلم آرامش یک حرز نجف می خواهد تا بگویم غزل از روز غدیر آن لحظه @bhomarkazi