باورمان نمیشود!
باورمان نمیشود که زندهایم و محرم تورا امسال میبینیم!
باورمان نمیشود مولای من!
چگونه از فتنههای آخرالزمانی جانبهدر بردهایم و عشق به تو در دلهایمان زنده است؟
چگونه در زمانهای که حتی مسئولان لیبرال و بیدینمان هر کاری کردند تا تورا از ما بگیرند ، هنوز تو را داریم؟
هنوز دلمان برایت آتش میگرد و در حرارت عشقت میسوزد؟
چگونه با این همه فتنه کمرشکن یک بیماری موهوم و تناقضات بیشمار حاکمان که به بهانه مهار آن ، کل اسلام و به خصوص اعتقادات شیعه را هدف گرفته بود ، تو هنوز اینچنین در قلبمان فرمانروائی میکنی حسین(ع) ؟
اصلا همه اینها به کنار ،
چگونه با اینهمه بار گناه که به بهانههای مختلف و توجیهات بیاساس هر روز مرتکب میشویم و تو را نادیده میگیریم ، تو باز هم مارا دیدهای و اجازه دادهای به محرمت پا بگذاریم؟
با بدن کثیفمان در مجلس عزایت بنشینیم ؟
با چشمان آلودهمان برایت اشک بریزیم؟
با دستان بیلیاقتمان برایت سینه بزنیم ؟
با زبان گناهآلوده مان صدایت بزنیم ؟
با مال و جان بیارزشمان که ناخالصی زیاد دارد نوکری ات کنیم؟
نوکری عزادارانت؟
باورمان نمیشود ارباب که با همه اینها هنوز مارا به نوکری قبول داری!
از این حال خوش بمیریم رواست ، ارباب!
آخر دل ما ماههاست خوشی اینچنینی ندیده است!
ماههاست در خانه معشوق ضجه نزده و خودش را خالی نکرده است!
ببخش اگر امسال ضجههایم دل رقیهات را ریش میکند!
بهخدا خیلی دلم برای فریاد زدن و گریه کردن و ضجه زدن های عاشقانه میان خیمهات تنگ شده!
خیلی !
حال ما حال کسی است که تمام عالم و آدم جمع شدهاند معشوقش را بگیرند ؛
ولی معشوق خودش برایش در باز کرده است!
خودش به همه عالم و آدم فهمانده است که دلش برایمان تنگ شده ، مارا دوست دارد ، تنهایمان نمیگذارد و پای نوکرانش ایستاده است ....
خیلی حسین زحمت مارا کشیده است....
نه فقط وقتی اکبر و اصغر میداد نه !
همیشه و هر روز ...
همیشه و هر لحظه...
هر لحظهای که قلب سیاهمان را به محبتش میهمان میکند و برای نجاتمان کشتی هدایتش را میفرستد....
آخرش غم تو میکشد مارا حسین ع
نمیگذاریم تو را از ما بگیرند..
به هر قیمتی به دنیا نشان میدهیم روح شیعه چیست ...
شفای شیعه کجاست...
عشق شیعه کیست...
#واکسن صهیونی نمیزنیم
#محرم#روضه_اربابم_شفاست