ر دارو مصرف کردم ولی اثر نکرد ... امام(ع) فرمود ای جریری وای بر تو من طبیب طبیبان و سرور علماء و حکماء و معدن فقهاء و سید فرزندان انبیاء روی زمین هستم... در روایت دیگر آمده است: طَبِيبٌ‌ دَوَّارٌ بِطِبِّهِ‌، قَدْ أَحْكَمَ مَرَاهِمَهُ وَ أَحْمَى مَوَاسِمَهُ، يَضَعُ ذَلِكَ حَيْثُ الْحَاجَةُ إِلَيْهِ؛ مِنْ قُلُوبٍ عُمْيٍ وَ آذَانٍ صُمٍّ وَ أَلْسِنَةٍ بُكْمٍ، وَ يَتَتَبَّعُ بِدَوَائِهِ مَوَاضِعَ الْغَفْلَةِ وَ مَوَاطِنَ الْحَيْرَةِ.[4] یعنی پیامبر(ص) طبیبی است که در همه جا مردم را درمان می‌کند و داروهای خود را محکم ساخته است و ابزار خود را تمییز کرده است... در روایت دیگر آمده است: مامون از امام رضا (ع) خواست تا کتابی در علم طب بنویسد و این درخواست را از امام(ع) مکررا می‌نمود تا امام(ع) رساله‌ی ذهبیه را نوشت. مامون دشمن شیعیان و قاتل امام رضا(ع) است ولی با این همه طبیبانی که در اطرافش بودند از امام رضا (ع) خواست تا کتاب طبی بنویسد زیرا می‌دانست علم نزد اهل بیت (ع) است. زمانیکه امام (ع) کتاب را نوشت، مامون آن را با طلا یا آب طلا نوشت تا بفهماند علم اهل بیت (ع) طلا است و طب های دیگر خاک است. امروزه متاسفانه شیعیانی که مدعی تشیع هستند با طب اسلامی مخالف هستند و قدر این طب را نمی‌دانند و قدر رساله‌ی ذهبیه را نمی‌شناسند در حالیکه دشمن اهل بیت(ع) آن را با طلا نوشته است. رساله‌ی ذهبیه سندهای معتبری دارد و از جهت متنی هم بالاترین مطالب را دارد. هرکس که تخصصی در علم طب داشته باشد می‌فهمد که این کتاب کلام انسان عادی نیست بلکه کلام معصوم (ع) است. علماء مانند علامه عسکری سند این کتاب را تایید کردند و بنده سند این کتاب را بررسی کردم و مشکلی ندارد. اگر یک راوی آن متهم به «غلو» است روات معتبر دیگر وجود دارند. «غلو» ارتباطی به طب ندارد زیرا حجامت و فصد و سبک زندگی ارتباطی به غلو ندارد. سند رساله‌ی ذهبیه از سند نهج البلاغه معتبر تر است و می‌دانید قرآن هم روایت «حفص از عاصم» است و اگر بخواهیم رساله‌ی ذهبیه را نفی کنیم مشکلات دیگری در مبانی اعتبار کتب معتبر شیعه به وجود می‌آید خیلی چیزها زیر سوال می‌رود. رساله‌ی ذهبیه چیزی نیست که بشود بر آن خدشه وارد کرد و علماء زیادی رساله های متعددی در شرح رساله‌ی ذهبیه نوشته اند و شاید نسخه‌ی خطی از آن وجود دارد. البته سی و پنج سال است که از داروهای رساله‌ی ذهبیه استفاده می‌کنم و معجزه می‌بینم. به فرموده‌ی دکتر آقا رفیعی با یک سفارش رساله‌ی ذهبیه هزاران نفر درمان شده اند. رساله‌ی ذهبیه دلیل محکمی بر وجود طب اسلامی است. با وجود هزاران روایت طبی در معتبر ترین کتب شیعه مانند کتاب کافی دیگر شکی در وجود طب اسلامی باقی نمی‌ماند. علاوه بر این در هر موضوعی از چند طریق روایات نقل شده است که سبب اطمینان و یقین به مطالب طب اسلامی می‌شود. بنابراین بیشتر روایات ما مورد اطمینان است. جواب یک شبهه در روایتی آمده است که پیامبر(ص) بر سر بیماری حاضر شدند و پیامبر(ص) فرمود طبیب بیاورید یا زمانیکه حضرت علی(ع) ضربت خورد امام حسن (ع) و امام حسین(ع) طبیب یهودی حاضر کردند، اگر خود اهل بیت(ع) طبیب بودند چرا طبیب صدا می‌زدند؟ در طب شیمیایی هم جواب این شبهه وجود دارد. می‌دانیم پیامبر(ص) دانش طب را دارد و روایاتی که از حد تواتر گذشته اند می‌فرمایند پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) برای بیماری ها دارو می‌داده است و درمان می‌کرده است ولی خود ایشان کار عملی برای درمان مانند پانسمان کردن زخم یا حجامت کردن انجام نمی‌دادند. همانطور که امروزه پزشک نسخه می‌نویسد و پرستار کارهای عملی را انجام می‌دهد. در گذشته به پرستار هم طبیب می‌گفتند و زمانیکه پیامبر(ص) می‌فرمود طبیب بیاورید مراد ایشان پرستار بوده است. حضور طبیب یهودی بر بالین حضرت امیر(ع) هم یک کار سیاسی بوده است و هم اینکه برای پانسمان کردن زخم بوده است. فقط بعد از جنگ احد که پیامبر(ص) دندانشان شکست و زخم برداشت اهل بیت(ع) پرستاری کردند زیرا پیامبر(ص) را به منزل حضرت زهرا(س) آوردند و هرچه زخم را شستند خونریزی قطع نشد. حضرت زهرا(س) حصیری از نی را سوزاند و خاکستر آن را روی زخم پیامبر(ص) قرار داد و فورا خونریزی قطع شد. البته این مورد خاص است ولی شاید درمان خوب و موثر خونریزی خاکستر حصیر باشد که استریل شده است و خاکستر جلوی خونریزی را می‌گیرد و به احتمال زیاد آنتی باکتریال است و جلوی عفونت های سخت را می‌گیرد و ما امتحان کردیم و بهترین درمان زخم و خونریزی استفاده از خاکستر نی است. البته مصادیقی که می‌توانیم برای اثبات طب اسلامی بیان کنیم بیشمار است و تمام درمان های اهل بیت (ع) دلیل بر طبیب بودن اهل بیت (ع) است و اسلام طب مستقل دارد و داروهای معرفی شده توسط اهل بیت(ع) در هیچ یک از کتاب های طبی دنیا نیست. افرادی که در طب اسلامی خدشه وارد می‌کنند باید اندکی تامل کنند. ما در دوره ای هستیم