"حداقل" هایی که "حداکثر" می‌شوند! به راستی که اساتید مسلم فرافکنی و پنهان شدن در پس غوغا و جوسازی، همین اعاظم به ظاهر دست و پا بسته اصلاحات‌اند که به خوبی آموخته‌اند که باید از چه طریق، مقصود را به آغوش بکشند و خود را از هر پاسخ و مسئولیتی برهانند. دولت یازدهم و دوازدهم و مجلس دهم، سه تجربه مطلقا و کاملا موفق اصلاحات در غصب صندلی‌های قدرت و بهره‌مندی از عایدات فراوان اقتصادی و مالی بود، اما همواره از دهان همین صاحب مسندان، جز گلایه و فرافکنی و ناله شنیده نشد. جریان اصلاحات در عرصه سهم‌خواهی از قدرت، دو راهبرد همیشگی و البته موثر داشته و دارد: *اول آنکه به وقت نیاز از دست بسته و نبود اختیارات و نداشتن اجازه و ..‌. سخن می‌راند که البته این دم خروس همیشه بیرون بوده و متاسفانه به خوبی هم برای اعاظم اصلاحات، قضای حاجت کرده و می‌کند و دوم آنکه برای کتمان ضعف و ناتوانی و تهی بودن کارنامه‌های خود به رمز منحوس "نامزد حداقلی" چنگ می‌زند؛ روشی که به خوبی می‌تواند ذات "شترمرغ‌های بی‌وجدان" را پنهان سازد.* *دولتهای روحانی به واقع تحقق همین راهبرد بود که بخش عمده‌ای از بزرگان اصلاحات را منتفع گرداند و به وقت پاسخگویی در قبال عملکرد دولت، بهانه‌ای به عنوان "نامزد نیابتی و حداقلی" را اسباب فرار رو به جلو ساخت.* با بررسی افراد حاضر در دو دولت روحانی و مجموع حدود ۶۰ صندلی تراز وزارت و معاونت رییس جمهور در دولت، بیش از ۳۸ نفر از افراد شاخص جریان اصلاحات و حتی احزابی مانند مشارکت، صاحب مسند و مصدر بوده و هستند؛ از مجموع استانداران روحانی نیز حدود ۲۵ نفر از همین گعده و جریان‌اند. به بیان دیگر حدود ۷۰ درصد اعضای کابینه و استانداران روحانی، اصلاحاتیان بوده‌اند و بدنه اصلی دولت او از این جریان است. اما در عین این واقعیت تلخ، اعاظم اصلاحات بارها اعلام کرده‌اند که روحانی گزینه آنان نبوده و ایشان در کمال بزرگواری برای حضور در انتخابات به حمایت از شیخ دیپلمات رضایت داده‌اند و از دولت او نیز سهم و بهره‌ای نبرده‌اند؛ انگار نه انگار که *"تَکرار"* ی در کار بوده است. این راهبرد در انتخابات پیش‌رو هم بسیار دقیق‌تر و با برنامه‌ریزی پیچیده‌تری در حال اجراست. سقف نامزدهای اصلاحات را حسن خمینی، جواد ظریف و امثال محمود صادقی و تاجزاده معرفی می‌کنند تا افراطی‌ترین اظهارات در همه عرصه‌ها را به لطایف‌الحیل از دهان آنان، منتشر کنند؛ حسن خمینی را برجسته می‌سازند تا در اظهاراتی مبهم و چندپهلو، هزینه عدم حضورش را متوجه حاکمیت سازند؛ با نردبانی به نام ظریف و فایل صوتی مشهورش، آنچه که در دل دارند، علنی می‌کنند و ساختارشکنانه‌ترین و بحران‌آفرین‌ترین اظهارات را با تاجزاده‌ها ابراز می‌کنند تا به ظاهر هیچ نماینده قابل و شایسته‌ای در انتخابات نداشته باشند و برای فرداها، "زبان دراز" خود در بهانه‌تراشی و فرافکنی را از دست ندهند، از سوی دیگر نیز منتظر می‌مانند تا عرصه اصلی و جدی انتخابات شکل بگیرد و با حمایت از گزینه‌ای، به خوبی سهم خود را از دولت بعد تضمین کنند و حتی اگر فاتح نسبی انتخابات نباشند، شکست را به گردن "دیگران" بیاندازند و بگویند که نامزدشان از گردونه انتخابات حذف شده است! به راستی که این حربه شیطانی در دستان زنگی مست اصلاحات، پاشنه آشیل امروز و فردای کشور است. محمدمهدی میرزایی 🔴به کمپین بپیوندید👇 http://eitaa.com/joinchat/963837952Cb758f6bd13