🔴روایت هایی از شاه فراری رضاشاه پس از اشغال ایران در سوم شهریور 1320 یک مرتبه از خود ضعف نشان داد؛ به طوری که سه مرتبه خیال داشتاز تهران فرار کند تا بالاخره در 25 شهریور فروغی به او پیشنهاد کرد استعفا بدهد. ⏪سرانجام اسفناک ارتش رضا خانی «منظره مشمئزکننده و اسفناکی ایجاد شده بود. لباس های فرم سربازان را گرفته و آنها را فقط با یک دست لباس زیر، راهی دهات خود کرده بودند؛ به طوری که اگر کسی از خیابان های تهران یا جاده های خروجی اطراف می گذشت، به ستون های طویلی از سربازان برمی خورد که پای پیاده، با یک شورت و یک پیراهن زیر(بعضا لخت) به طرف روستاها و شهرستان ها ی زادگاه خود در حرکت اند». ⏪صعود و سقوط رضاشاه به روایت وزیر امور خارجه انگلیس فریدون کشاورز در خاطرات خود درباره آمدن و رفتن رضاخان می گوید: « در رادیو بی بی سی، آنتونی ایدن در ابتدای ورود قشون متفقین، هنگامی که انگلیسی ها رضاشاه را از ایران خارج کردند، گفت که رضا شاه را ما آوردیم و رضا شاه را ماه بردیم. من خودم این را به گوش خود شنیدم». ⏪نخستین شب تاریک تهران پس از اشغال ساعت 8 بعدازظهر بود. صدای پایین آمدن درهای آهنی مغازه‌ها در طول خیابان شاه(جمهوری اسلامی) از دور و نزدیک به گوش می‌رسید. همه با شتاب و عجله پیاده و یا درشکه، خیابان‌ها و گذرگاه‌های عمومی را ترک می‌گفتند. از همین روز اول، تهیه مواد غذایی و خواربار، مخصوصا نان، یکی از بزرگ‌ترین گرفتاری‌های ساکنین شهر تهران شده بود. نه تنها از نظر کمی خواربار و ابتلا به خطر قحطی، خود را در خطر می‌دیدند. ✍️بیداری ملت @bidariymelat