🔰 از وضع مطبوعات ایران راضی هستید یا نه؟
🔻من اگر بخواهم در این جلسه خصوصی و خودمانی به شما مطلبی عرض کنم، جوابم این است که «نه؛ راضی نیستم.» چرا؟ چون کیفیّت مطبوعات کشور، متناسب با تاریخ مطبوعات در این کشور نیست. این، نکته مهمی است.
🔻ما درباره هر پدیدهای که سخن میگوییم و قضاوت میکنیم، باید به تاریخ آن پدیده نگاه کنیم. یک وقت پدیدهای است که اگر چه در دنیا سوابق زیادی دارد، اما تازه وارد این سرزمین شده است. خوب؛ نمیشود زیاد انتظار داشت. یک وقت پدیدهای است که ضعیف وارد شده یا به وسیله آدمهای نالایق وارد شده است. نمیشود خیلی توقّع داشت. اما یک وقت پدیدهای است که سابقه زیادی دارد و خوب هم وارد شده است، که مطبوعات از این قبیل است.
🔻البته مطبوعات، وارداتی است؛ یعنی جزو بخشهای مثبت فرهنگ غرب است که ما از آنها گرفتیم. یک وقت من درباره «تعاطی فرهنگی» - نقطه مقابل «تهاجم فرهنگی» - بحث مفصّلی کردم که از مصادیقش، یکی همین مطبوعات است. خوب؛ ما مطبوعات را از غرب گرفتیم. غربیها سابقه زیادی در حرفه روزنامهنگاری داشتند. از اواخر دوران ناصر الدّین شاه هم مطبوعات وارد ایران شد و فعّالیتش را آغاز کرد. اوجِ کار مطبوعات، در دوران مشروطه بود؛ یعنی از عهد مظفرالدین شاه بتدریج افزایش پیدا کرد.
🔻مطبوعاتِ آن وقت را که نگاه میکنیم، میبینیم به خلاف اصل روشنفکری در ایران - که بارها عرض کردهام «روشنفکری در ایران، بیمار متولد شد» - کسانی که پدیده روشنفکری را به معنای غربی و اروپاییاش وارد کشور ما کردند، آدمهای سالمی نبودند. امثال «میرزا ملکم خان» بودند. آدمِ خوبشان کسی مثل «تقیزاده» بود که کلمه قصار معروفش، هنوز در گوشها زنگ میزند و بیانگر حالت خود باختگی اوست. روشنفکری در ایران، اساساً سالم متولد نشد...
اما مطبوعات، در کشور ما بیمار متولد نشدند.
🔻اگر به مجموعه روزنامههای دوره مشروطه و اندکی قبل از مشروطه نگاه کنید، در آنها مطالب بسیار خوبی به چشم میخورد. طنزهای پخته، ادبیات والا و مطالب حاکی از دلسوزی و علاقهمندی نسبت به سرنوشت کشور، از شاخصههای چنین روزنامههایی است. با گذشت حدود نود سال از تاریخ نشر این روزنامهها، در آنها بعضاً مطالب و نکاتی یافت میشود که برای امروز هم خیلی کهنه نیست.
🔻نشریهای را از همان روزگار در دست مطالعه داشتم که در آن طنز بسیار پختهای درباره «امینالسلطان» درج کرده بودند! طنزی قوی و دنبالهدار، که بعد از کشته شدن امینالسلطان مجال نشر یافته بود. تعجب کردم! طنزی در نود سال قبل، به این خوبی؛ آن هم به قلم نویسندهای که چندان هم معروف نیست! آیا طنز امروز مطبوعات کشور ما، از آن وقت به قدر نود سال پیشرفت کرده است؟ نمیشود قرص و محکم، جواب مثبت داد.
🔻هوشمندی و زیرکی در ارائه مطالب، از دیگر ویژگیهای مطبوعات آن روزگار است. نمونه دیگری در ذهن من هست که در یکی از همان مطبوعات عهد مشروطیت دیدم. مربوط به زمانی است که «علی خان امینالدوله»، از صدارت بر کنار و به رشت رفته و خانه نشین شده بود. ظاهراً شایعاتی علیه امینالدوله بوده است. به هر حال، مخالفینش بر سر کار بودند. قضیه از این قرار بوده که امینالدوله برای - به گمانم - روزنامه «پرورش» نامهای مینویسد و از خودش دفاع میکند. البته پای آن نامه، امضای خودش را نمیگذارد و به عنوان فردی ناشناس، آن را ارسال میکند. اهل قلم میدانند که قلمِ امین الدوله، قلمی پخته و قوی و در عین حال قابل شناختن است. او شاید از این حیث، بهتر از همه رجال عهد قاجار باشد.
🔻باری؛ سردبیر آن روزنامه، قلم امینالدوله را میشناسد و میفهمد که نوشتن نامه، کار خود امینالدوله است. لذا، پاسخی به تناسب این شناسایی به نامه مذکور میدهد. پاسخ سردبیر روزنامه، به نظر من به قدری جالب و هشیارانه و آمیخته با زیرکی است که انسان شگفتزده میشود. ببینید! سابقه روزنامهنگاری ما، اینهاست. البته هوچیگری، تهمت زدن و مطرح کردن برخی از آدمها هم، در مطبوعات آن عصر هست که این جزو بزرگترین نقاط ضعف آنهاست. لکن چنان نقاط مثبتی هم که ذکر شد، دارند.
🔻خوب؛ ما اکنون نزدیک به صد سال است که سابقه روزنامهنگاری داریم. به تاریخ نشر اوّلین روزنامه در ایران نمیخواهم اشاره کنم؛ ولی از وقتی که در شهرهای تبریز، رشت، اصفهان، تهران و مشهد، روزنامههای متعدّدی پدید آمد، تا امروز حدود صد سال است. عزیزان من! ما حقّاً به قدر صد سال پیش نرفتهایم و این خسارت است.
#حکیم_انقلاب، 13 -2-1375
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
@bimemoj