ای مادر، هنگامی که فرودگاه تهران را ترک میگفتم تو حاضر شدی و هنگام خداحافظی گفتی "ای مصطفی، من تو را بزرگ کردم، با جان و شیره خود تو را پرورش دادم و اکنون که میروی از تو هیچ نمیخواهم و هیچ انتظاری از تو ندارم، فقط یک وصیت میکنم و آن اینکه خدای بزرگ را فراموش نکنی."
ای مادر، بعد از بیستدوسال به میهن عزیز خود بازمیگردم و به تو اطمینان میدهم که در این مدت دراز حتی یک لحظه خدا را فراموش نکردم، عشق او آنقدر با تار و پود وجودم آمیخته بود که یک لحظه حیات من بدون حضور او میسّر نبود...
-
این دستنگاشته را دکتر چمران در نخستین روز ورود به تهران خطاب به مادر نوشت و هیچگاه هم به او نداد.
🌻شهادتت مبارک فرمانده
♾
@binahayat_ir