بسم الله الرحمن الرحیم چرا در شنیدن خبر پرکشیدن حاج قاسم سلیمانی، اینهمه اشک جاری شد و دل ها لرزید و مردمی را در بهت و حیرت فروبرد ؟ قاسم سلیمانی درس بزرگی و بزگواری روح بود. وقتی آدمی از منیت خود بیرون می اید و بزرگ می شود، در دل و حال دیگران اثر می گذارد. او بزرگ بود و با رفتنش حال ها را گرفت و اشک ها را سرازیر کرد . او بزرگ بود و توانست در بودنش آدم ها را شادمان کند و سرحال بیاورد و باعث افتخار شود. خاصیت شهادت سوختن و نور دادن است. اگر خون شهید در رگ های انسانیت جامعه جوشید، یقینا شمیم پیروزی به مشام منتظران خواهد رسيد و حال غصه داران رفتنش را التیام خواهد بخشيد. چه زیبا زیست و چه خوب رفت و چه اثرگذار شد. سردار سلیمانی دغدغه نداشت که در خاک سرد زمین، برای خود قصر بی دردی و ویلای بی خبری بسازد. او در جان ها نهال انسانیت کاشت و شکوفه جوانمردی نشاند تا میوه تربیت توحیدی به بار بنشاند. زندگی سلیمانی دوگونه زیستن را به روشنی نشان مان می دهد؛ راه سلیمانی و راه اشرافیگری. اینک ما در دوراهی روزمرگی زندگی می توانیم در سرگرمی، خودخواهی، خوی اشرافی گری، بی دغدغه، غافل از خویشتن خویش، به منفعت شخصی بیندیشیم و درپی انباشت مال و منال، سرمایه عمر تلف کنیم و نهایتا گمنام دفن شویم یا اینکه بزرگ شویم و در راه سلیمانی، در تعظیم یادها، سلیمانی کنیم. انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا ۱۳ دى ۹۸ 🆔 @Bineshe_Motahar