─════༅•❥︎●❥︎•༅═══┅─ ❥︎◁(5)..#.آوردن آب از فرات   ◑◁به هر حال هر لحظه تب عطش در خیمه‌ها افزون می‌شد. امام علیه السلام برادر خود عباس بن علی بن ابی طالب را فراخواند و به او مأموریت داد تا همراه سی نفر سواره و بیست نفر پیاده جهت تدارک آب برای خیمه‌ها حرکت کند در حالی که بیست مشک با خود داشتند. ❖‌ آنان شبانه حرکت کردند تا به نزدیکی شط فرات رسیدند در حالی که نافع بن هلال پیشاپیش ایشان با پرچم مخصوص حرکت می‌کرد.  ..عمر بن حجّاج پرسید..کیستی؟! ...نافع بن هلال خود را معرّفی کرد ❍ ابن حجّاج گفت.. ای برادر! خوش آمدی، علت آمدنت به این جا چیست؟نافع گفت.. آمده‌ام تا از این آب که ما را از آن محروم کرده‌اند، بنوشم.  ...نافع به یاران گفت: مشک هایتان را پر کنید. پیاده ها مشک ها را پر کردند. ✪ عمروبن حجّاج حمله کرد. جنگی کوتاه در گرفت. در حال جنگ، پیادگان مشک ها را پُر کردند. چند تن از نگاهبانان کشته شدند و از یاران امام کسی شهید نشد. رزم ابوالفضل العباس در این نبرد کوتاه یاران را سرشار شجاعت کرد. ❏ برخی گفته اند لقب «سقایت» از این لحظه به ابوالفضل العباس داده شد..پس از اینکه آب به خیمه ها رسید سهم هیچکس بیش از یک بار نوشیدن نشد. ┄══┅═༅𖣔5⃣𖣔༅═══─