─═┅═༅🍃📔🍃 ༅══┅─
○◁عطیه عوفی میگوید: با جابر بن عبدالله به عزم زیارت قبر حسین علیهالسلام بیرون آمدم و چون به کربلا رسیدیم، جابر نزدیک شط فرات رفته و غسل کرد
⛈ و ردایی همانند شخص محرم بر تن کرد و همیانی را گشود که در آن بوی خوش بود و خود را معطر کرد
🌀 و هر گامی که بر میداشت ذکر خدا میگفت تا نزدیک قبر مقدس رسید و به من گفت: دستم را بر روی قبر بگذار! چون چنین کردم،
🔘 بر روی قبر از هوش رفت.من آب بر روی جابر پاشیدم تا به هوش آمد، آنگاه سه مرتبه گفت: یا حسین!
─═┅═༅𖣔2⃣𖣔༅═┅┅─