┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄ 🪴 صحنه ورود خودرو حضرت امام را فراموش نمي‌کنم. ابراهيم پروانه‌وار به دور شمع وجودي حضرت امام مي‌چرخيد. بلافاصلــه پس از عبور اتومبيل امام، بچه‌ها را جمع کرديم. همراه ابراهيم به سمت بهشت زهرا (س) رفتيم. 🔸امنيت درب اصلي بهشــت زهرا(س) از ســمت جاده قم به ما ســپرده شد. ابراهيم در کنار در ايســتاد. اما دل و جانش در بهشت زهرا (س) بود. آنجا که حضرت امام مشغول سخنراني بودند. ابراهيم مي‌گفت: صاحب اين انقلاب آمد، ما مطيع ايشانيم، از امروز هر چه امام بگويد همان اجرا مي‌شود. از آن روز به بعد ابراهيم خواب و خوراک نداشـت. https://eitaa.com/bisimchi10