این کیست که آقای جوانان بهشت است؟ نامی‌ست که بر کنگره‌ی عرش نوشته‌ست از نور محمد تن این پاک‌سرشت است عطر نفسش رایحه‌ی بال فرشته‌ست امشب شب رویش، شب میلاد بهار است از جذبه‌ی این جلوه، فلک آینه‌زار است امشب نظر ساقی این میکده عام است آیینه بیارید که این جلوه مدام است نور است و نوید است و درود است و سلام است ماه است و تمام است و امیر است و امام است ای گمشدگان! جلوه‌ی خورشید هدایت! ای سوختگان! چشمه‌ی جوشان ولایت! بهر تن این طفل، ملک پیرهن آورد چون فاطمه را خنده‌ی او در سخن آورد پرسید چه نام از تو خدا نزد من آورد؟ جبریل ز عرش آمد و نام حسن آورد تو حُسن خداوندی و نام تو حَسن شد پس گفت پیمبر، حَسن آیینه‌ی من شد نور از فلک و گُل به زمین جوش گرفته تا عرش، گُل نام تو در گوش گرفته زهرات به صد بوسه در آغوش گرفته احمد به برت خوانده و بر دوش گرفته کای نور دل و دیده‌ام ای جان و تن من! جانم حسن من، حسن من، حسن من! مردم! چو برآنید مرا دوست بدارید در راه وفای حسنم کم مگذارید نور دل من آمده، آیینه بیارید گر اهل ولایید، به او دل بسپارید عهد حسنم، نقش دل و جان شما باد در روز شفاعت ز شفیعان شما باد ای چشم بهشت از گُل لبخند تو روشن ای دیده‌ی خورشید به پیوند تو روشن خورشید فلک نیست به مانند تو روشن عالم شده از صورت دلبند تو روشن لبخند بزن غنچه‌ی تو تازه‌ترین است چون حُسن تو در عرش پر آوازه‌ترین است مولا که سر سفره‌ی بانوی فدک بود از ذکر حسین و حسنش نان و نمک بود روشن ز حسین، آینه‌ی چشم فلک بود دیدار حسن، روشنی چشم ملک بود شادی پیمبر، همه جان و دل مولا روشن ز دو آیینه شده خانه‌ی زهرا این کیست که در عرش خدا، چشم و چراغ است؟ آری حسن است این که نخستین گُل باغ است ای آن که تو را مادرِ خورشید سراغ است بازار دل‌‌افروزی عالم ز تو داغ است تا باد جهان مست میِ جام حسن باد تا باد، بهارِ دل ما نامِ حسن باد شاعر: آقای [ولادت امام حسن (ع) ۱۳۹۸.۰۲.۳۰] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn