🔰این جریان هم گذشت و باز پادشاه خوابى دید و به نزد آن جوان فرستاد. جوانك از پیمان شكنى با آن مرد پشیمان شد و نزد او آمد و او را به خداى تبارك و تعالى سوگند داد و از او خواست كه اگر به او بیاموزد این بار به پیمان خود وفا كند و پیمان را محكم كرده به او گفت: مرا با این حال وامگذار و من از این پس پیمان نخواهم شكست و به وعدهاى كه دادهام وفا مىكنم. آن مرد از او پیمان گرفت و به او گفت: او تو را خواسته تا از خوابى كه دیده از تو بپرسد كه این زمان چه زمانى است؟ و چون این پرسش از تو پرسید، به او بگو: این زمان، زمان ترازو و میزان است.
⬅️ جوان به نزد پادشاه آمد. پادشاه گفت: براى چه تو را خواستم؟ او گفت: تو خوابى دیده اى و مى خواهى از من بپرسى كه در چه زمانى خواهد بود. پادشاه گفت: راست گفتى، بگو در چه زمانى خواهد بود؟ او گفت: زمان ترازو. پادشاه فرمان داد به او صلهاى دادند و او آن را گرفت و نزد مرد دانش آموخته برد و در برابر او نهاده و گفت: من هر چه را به دست آوردم یك جا نزد تو آوردم، آن را با من قسمت كن.
آن مرد دانشمند گفت: آن زمان نخست، دوران گرگان بود و تو هم گرگى بودى؛ زمان دوم دوران قوچ بود كه تصمیم مىگیرد ولى انجام نمىدهد، و تو هم تصمیم مىگرفتى ولى وفا نمىكردى؛ و این زمان، دوران ترازو و عدالت است و تو بر سر وفادارى هستى. تو همه مال خود را برگیر و مرا بدان نیازى نیست و همه را به او باز گردانید.» (الکافی، ج8،ص 362)
✅ نتیجه گیری:
💠بر اساس این روایت، برای اینکه زمینه ظهور و تشکیل حکومت حقه فراهم شود، به ناچار باید منش عمومی مردم جامعه بهگونهای باشد که گرگ صفتی و ستم پیشگی را پشت سر نهاده باشد، از قوچ صفتی و تفاوت اندیشه و عمل، گذشته باشد و برای حق طلبی و باطل ستیزی عزم جدی کرده باشد، در واقع جامعه در مرحله گرگ صفتی، بدون تردید و تامل در پی حق کشی و باطل گرایی بر میآید، در دوره قوچ صفتی به حق و حقیقت گرایش فکری پیدا میکند، ولی در عمل حق را زیر پا میگذارد. این روند تا وقتی که مردم در درک و پذیرش جایگاه معصوم (علیه السلام)، معرفت کامل نیابند، ادامه مییابد.
ولی سر انجام به زمانی میرسد که به طور جدی، حق را میطلبد و در پی آن بر میآید و همان زمان
#ظهور است.
🌀 بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود عج استان مازندران
https://eitaa.com/joinchat/3788111884C8df9e48f18