راستش را بخواهید پولش را نیاز داریم
یکی از موها برای دختر ۱۰ سالهای از پاکدشت است که یک روز موهای بافتهاش را کوتاه کرده و یادگاری نگهداشته است و حالا میخواهد یک میلیون تومان آن را بفروشد.
مادرش میگوید آن زمان که موها را کوتاه کردم نیاز مالی نداشتیم اما حالا که شب عید است، نیاز پیدا کردم و قصد کردم موها را بفروشم.
موی دیگری در آگهیها برای دختر ۱۲ساله است و هنوز کوتاه نشده و قیمت مشخصی نگذاشته است اما نوشته که قد مو ۴۰ سانتی متر است. بعد از تماس ما، پاسخ میدهد که موهای دخترش را حداقل ۶۰۰ تومان میفروشد و به پولش واقعا نیاز دارد!
خانم سی و چندسالهای عکسی از موهایش را در آگهیها گذاشته که موهایش دو رنگ است، از توی عکسها رد سفیدی میان تارهایش را میبینم، اول کتمان میکند که موهای خودش است بعد میگویم مطمئن باشیم که از سر نیاز مالی نیست؟
تند جواب میدهد چرا نیست؟ از صدقه سر خیلیها اوضاع اقتصادی مردم به هم ریختهاست و به فروش موهایمان رسیدهاست. میگویم حالا چقدر میفروشید؟ میگوید ۴۰۰ تومان، مکث میکنم و جواب میدهم قیمتتان کمتر از بقیه است!
آگهیهای دیگر را زنگ میزنم که با خنده میگویند خیلی هم از سر احتیاج نیست و فهمیدهاند میشود موهایشان را بفروشند و از این بابت خوشحالند.
یکی از خانمها که عکسش با موهای بسیار بلندی است، ۳میلیون تومان قیمت داده، میگوید بیشتر تماس گیرندهها، متاسفانه آقا هستند و پشت تلفن تاکید میکنند که آیا موهای خودش است و او هم از ترس مزاحمت به دروغ میگوید:« نه، موها برای من نیست.»
آگهی موی یک و نیم میلیون تومانی دختربچه ۸ ساله را تماس میگیرم که مادرش میگوید خودش کاملا راضی است و با اینکه موهایش را پسرانه بزنیم مشکلی ندارد چون برادر کوچکش موهایش را میکشد و او اذیت میشود.
میگویم:«خودش خبر دارد که قرار است موهایش را بفروشید؟» مادر مکث میکند و جوابی نمیدهد…
مشروح »
http://e57.ir/2U4hiQN