فرشته گلپری گفت: «از یاس و باران، سیب و ریحان، لیموترش و نان، چی خوشبوتر؟»
فرشتهی کاروبار چشمهایش را ریز کرد. یک خانه گوشهی زمین نشان داد.
فرشته گلپری گفت: «از همه خوشبوتر آن خانه است؟ مأموریت آنجاست؟»
و دلش تاپ تاپ کرد. تندی پر زد و رفت پایین.
🍉 برشی از کتاب
#آسیاب_بچرخ