یه 🐺گرگ و 🐫شتری به خاطر بالا بودن اجارهها ، مشترکاً یه 🏠خونه رو اجاره کرده بودن.
هر روز صبح بچههاشون رو توی خونه میذاشتن و خودشون میرفتن دنبال تهیهی غذا.
یه روز که گرگ زودتر و دست خالی برگشته بود، یکی از بچهشترها رو خورد. وقتی سر و کلهی شتر از دور پیدا شد، گرگ زود جلو دوید و در حالی که سعی میکرد توی صداش نگرانی پیدا باشه، گفت: رفیق یکی از بچههامون نیست.
شتر با هول و ولا گفت :
از بچههای من یا بچه های تو؟
گرگ قیافهی حق به جانبی به خودش گرفت و گفت:
باز که ازون حرفا زدی! ما که بنامون بر "وفاق" بود. من و تو نداره؛ یکی از بچههای "ما".
شتر که هیچ وقت این قدر قانع نشده بود؛ دیگر چیزی نگفت و زندگی همچنان به خوبی و خوشی ادامه پیدا کرد؛ فقط بدیاش این بود که هر چند وقت یک بار یکی از 🐪بچهشترها گم میشد؛ و شتر ناراحت میشد؛
اما چون عوضش" وفاق ملی"شان سر جاش بود. چیزی نمیگفت.
عن امیرالمونین علی "عليهالسلام: :
كَثرَةُ الوِفاقِ، نِفاقٌ.
وفاقِ زياد، [نشانه] نفاق است؛
غرر الحكم : ۷۰۸۳ و ۷۰۸۴
📛
مراقبت لازم هست تا #وفاق_ملّی ، به #نفاق_ملّی تبدیل نشود.
والا جای جلّاد و شهید به راحتی عوض خواهد شد.
#سیاسی
#عبرت_آیندگان ⛔️
#نامردان_میدان
🪧
#سرطان_اصلاحات
👌
#انتشار_حداکثری_با_شما 💯
🍀 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج 🍀
🕋 بوستان گلهای قرآنی 🕋
🆔
@boostan_qorani