لعنت به این زهری که آبت کرد این طور در بسترت انگار جسم لاغرت نیست دختر نداری تا پرستار تو باشد جان می دهی و هیچ کس دور و برت نیست این روزها داری دلی پر از سقیفه در گوش تو جز ناله های مادرت نیست شاعر: محمدحسین رحیمیان ●➼‌┅═❧═┅┅───┄