🔰خلاصه جلسه استاد مجاهدی ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ 🔰*ناتوانی از درک عظمت اهل بیت علیهم السلام* 💎الله اکبر از عظمت اهل بیت صلوات الله و سلامه علیهم!، الله اکبر از عظمت و برکات حضرت معصومه صلوات الله وسلامه علیها! ما نمیتوانیم این خاندان را بشناسیم. حضرت معصومه در قم چقدر برکات و آثاری داشته و دارند!. این حوزه علمیه به برکت ایشان است. حرم حضرت و روح حضرت چقدر جاذبه دارد!. پدر و برادر حضرت عنایت به این حرم دارند. 🔰موضوع : شرح خطبه 224 ❇️وقتی این خطبه را میخوانیم تصور کنیم که در محضر حضرت حضور یافتیم و این فرمایشات را از حضرتش میشنویم. 1⃣*واکنش سخت حضرت در برابر درخواست ناحق جناب عقیل از زبان حضرت امیر علیه السلام* حضرت می‌فرماید: «عجیب این است که عقیل با وضعیت دردناکی آمده بود، بچه های خودش را آورده بود بچه هایی که از گرسنگی چهره‌هایشان سیاه شده بود و فقط مقداری گندم، بیشتر از حقشان طلب می کردند. ((خوب اگر ما بودیم توجیه میکردیم و از بیت المال گندم را می‌دادیم؛ اما حضرت امیر را ببینید! ایمان علی علیه السلام را ببینید! حضرت چه کرد! آهن را داغ کرد نزدیک بدن عقیل برد، ناله عقیل بلند شد)) بعد حضرت فرمود : «از این آتشی که انسانی مهیا کرده و به بدن تو هم اصابت نکرده ناله میکنی آیا من ناله نکنم از آتش الهی که از غضب الهی نشات میگیرد. متوجه هستی چه درخواستی از من داری»!؟ 2⃣*واکنش بسیار شدید حضرت امیر علیه السلام در برابر شخصی که برای ایشان رشوه آورده بود* بعد می‌فرماید: « عجیب تر از قصه عقیل، جریان شخصی است که با یک ظرفی که حاوی یک معجون سفارشی بود دم در من آمد (این همان کاری است که برای برخی مسئولین میکنند و آنان تحت تاتیر قرار میگیرند) اما حضرت می‌فرماید« تا این صحنه را دیدم اینقدر بدم آمد که گویی زهرمار برایم آورده بود». ✨الله اکبر از این ایمان امیرالمومنین! «به این شخص گفتم این ظرف چیست؟ صدقه است یا زکات؟ هر کدام باشد بر ما حرام است. گفت: آقا صدقه و زکات نیست بلکه هدیه است» حضرت فرمود: « مادرت به عزایت بنشیند این کار تو اینقدر سخت است که مادر داغدیده که چیزی نمیتواند مشغولش کند باید بیاید برای این مصیبت ضجه بزند(کنایه از اینکه این کار تو از مصیبت فرزند برای مادر داغدیده سنگین تر است) ✅متوجه باشیم حضرت تشریفاتی حرف نزده‌اند. بعد فرمودند «از راه دینی آمده‌ای مرا فریب دهی آیا قاطی کرده ای یا ذیان میگویی؟ علی را میخواهی گول بزنی؟! 👌بعد حضرت قسم می‌خورد که « اگر آسمان و زمین های هفتگانه را به من ببخشند تا در ازای آن یک پوست جویی را از دهان مورچه ای بگیرم این کار را نخواهم کرد» ✨این ایمان علی علیه السلام است. می‌فرماید: اگر همه معدن‌ها و طلاها ، بلکه همه آسمان و زمین های هفتگانه را به من بدهند اینکار را نخواهم کرد. بعد فرمود: «این دنیای شما در نزد من از یک پوسته ای که یک ملخ در دهانش دارد بی‌ارزش‌تر است. ✨علی را چکار با لذتی که باقی نمی‌ماند! علی را با این ها چه کار؟! بعد فرمود: 💫«پناه می‌برم به خداوند از اینکه عقل علی دچار خواب و غفلت شود» 🔻مؤسسه معارفی فقهی برهان: 🌐وب‌سایت | borhan.org 🔔کانال رسمی | @borhan_maaref 🎥نشر محصولات@bourhan_media