پروردگارا، هیچ گاه بنده لایقی برایت نبوده ام اما تو همانی بودی و هستی که سزاوار توست و امشب در جوشن کبیر نورانی نه تمامت که شمه ای و ذره ای از تو را گفتیم و شنیدیم و چشیدیم ... پروردگارا تو در بالاترین فهم ها هم نیایی و نگنجی چه رسد به فهم ناقص من! و جالب اینکه طبق همین اندک شناختی هم که باز آن را هم خودت عنایت فرموده ای باز هم با هیچ حرف و کلمه و عبارات و حسی نمیتوانم توصیفت نمایم! خلاصه که امشب، این بنده گنه کار کمترین ات در منتهی الیه درجهء کوچکی و دونی در پیشگاه تو بلندمرتبه الهی که بخشش و فضل و رحمتت لایتناهی است، با کهکشانی از امید به پشتوانه همان اندک شناختی که از تو دارم و محبتی که از علی علیه السلام و فاطمه سلام الله علیها و اولادشان در دلم نهادی، جذبه ای از جذباتت را مسئلت دارم، از آن جذباتی که با آنها انسان یک شبه ره صدها ساله را طی میکند و از فرش به عرش رهسپار می گردد! جذبه ای از جذباتت را... حبه ای از خوشه های رسیده تاک هایت را... قطره ای از دریای وصل ات را... بمحمدِ و علیِ و فاطمه والحسنِ و الحسین و ائمه المعصومین من ذریه الحسین علیه السلام 👤 آنتی صهیون