🔴توصیف سیدحسن نصرالله از رستم ایرانشهر 🔻در دو دهه گذشته حاج قاسم سلیمانی فرماندهی نیروی قدس سپاه انقلاب اسلامی ایران را برعهده داشت. زمانی که حاج قاسم وارد میادین ما شد، از ویژگیهایی برخوردار بود. ابتدا شخصیتش به خاطر صدق و اخلاص زیادی که از آن برخوردار بود و همچنین درجات عالی تقوا و شوق دیدار خداوند. ویژگی دوم اینکه او سرباز ولایت بود و آنچه در جهت‌گیری‌ها و راهبردهای اولیه انجام می‌داد، طبق ضوابط ولی یعنی امام خامنه‌ای بود. حاج قاسم سرباز ولایت بود و وصیت کرد که روی مزارش بنویسند سرباز ولایت. او این طور می‌زیست. 🔻متأسفانه برخی هنوز تصور می‌کنند که کشورهای عضو محور مقاومت فقط تابع ایران هستند؛ اما اصلا این گونه نیست، بلکه آن‌ها قدرت‌هایی هستند که به میهنشان و مقدساتشان باور دارند و حاج قاسم آمد که دست کمک به آن‌ها برساند. حاج قاسم توانست با ذهن، تدبیرش، حضور دائم و اخلاص خود گروه‌های محور مقاومت را با یکدیگر همراه و مرتبط کند. او وارد هر یک از این قدرت‌ها شد و قدرت آن‌ها را دو چندان کرد. حاج قاسم از آن‌ها حمایت مادی و فکری می‌کرد و با دیدارها و حضور مستقیم در جبهه‌ها و خط مقدم به آن‌ها امید می‌داد. 🔻حاج قاسم در دو دهه گذشته با دو مدل از پروژه آمریکا در منطقه مقابله کرد. طرح آمریکا در منطقه، طرح هژمونی، تسلط و گرفتن همه چیز بود و اسرائیل در دل این پروژه قرار داشت. مدل نخست طرح آمریکا در منطقه که شهید سلیمانی و دیگر فرماندهان شهید با آن مقابله کردند، طرح خاورمیانه جدید در لبنان و فلسطین بود. 🔻نسخه اول طرح آمریکا در سال ۲۰۰۱ و پس از آنکه جورج بوش پسر قدرت را به دست گرفت، آغاز شد. طبق آنچه منتشر شد، افغانستان در این طرح نبود. یازده سپتامبر تکانی بود برای این طرح آمریکا تا آن‌ها وارد افغانستان و عراق شوند و به ایران و سوریه نزدیک بشوند. کار هدف قرار دادن مقاومت در فلسطین و لبنان در سال ۲۰۰۶ شروع شد. اشغال و تحمیل نیروهای چند ملیتی در فرودگاه‌ها، بندرها و مرزها از مواردی بودند که این نقشه اقتضا می‌کرد.» 🔻اینجا بود که حاج قاسم سلیمانی به عنوان یک فرمانده وارد خط مقدم شد. ایران و سوریه مقاومت کردند و استوار ماندند و این گونه دشمن در جنگ ژوئیه شکست خورد. اگر جنگ صهیونیست‌ها علیه لبنان به پیروزی می‌رسید، این جنگ علیه سوریه نیز تداوم پیدا می‌کرد؛ اما این اتفاق رخ نداد و در اینجا شهید سلیمانی وارد میدان شد. گروه‌های شیعه و سنی در عراق مخلصانه با نیروهای اشغالگر جنگیدند و عملیات در آن روزها بسیار عالی بود. آن‌ها یک برنامه زمانی برای عقب‌نشینی را به نیروهای اشغالگر تحمیل کردند؛ اما زمانی که تعلل کردند، عملیات‌ها تشدید شد تا آنکه این خروج بر آن‌ها تحمیل شد. 🔻اگر اقدام مقاومت در عراق، پایداری ایران و سوریه و مقاومت در لبنان و فلسطین را در کنار یکدیگر بگذاریم، نتیجه این می‌شود که مدل نخست طرح آمریکا به پایان رسید و شکست خورد. نتیجه مدل نخست طرح آمریکا این بود که ترامپ مجبور شد مخفیانه به عراق برود که خود این را اذعان کرد، به‌رغم آنکه آمریکا هفت هزار میلیارد دلار برای مدل اول هزینه کرده بود. اگر ایران این گونه موضع‌گیری نمی‌کرد، سوریه مقاومت نمی‌کرد، اراده مقاومت در نزد ملت‌ها وجود نداشت و آمریکا منطقه ما را اشغال می‌کرد، چه می‌شد؟! 🔻نسخه دوم با اوباما شروع شد و آن‌ها دریافتند که در جنگ‌های گسترده شکست می‌خورند. آن‌ها پی بردند که تکیه به اسرائیل در جنگ‌ها شکست است. اوباما و افراد پس از او مدل دوم طرح آمریکا را دنبال کردند. در نسخه دوم پروژه آمریکا، جنگ‌ها صبغه داخلی به خود گرفتند به‌نحوی که مردم با یکدیگر می‌جنگیدند و تکفیری‌ها آورده شدند تا وارد این جنگ‌ها شوند در نتیجه جنگ‌ها شکل طایفه‌ای به خود گرفتند. 🔻در مدل دوم پروژه آمریکا، سلیمانی و المهندس علنا وارد عمل شدند زیرا می‌بایست در میدان حضور پیدا می‌کردند. نسخه دوم این طرح نیز تحت تأثیر مقاومت، پایداری و حضور دو فرمانده یعنی سلیمانی و المهندس در منطقه شکست خورد. پس از این دو ناکامی بزرگ و تاریخی، ترامپ آمد؛ ترامپی که دید باید علیه محور مقاومت حمله‌ای تعیین‌کننده انجام دهد و این اقدام ترور فرماندهان سلیمانی و المهندس بود. هدف از این ترور در هم شکستن مقاومت، ترساندن عراقی‌ها و تضعیف اعضای محور مقاومت در سوریه، ایران، لبنان و فلسطین بود. 🔻طرح‌های آمریکا با تشییع میلیونی پیکر شهید سلیمانی که بزرگترین تشییع در تاریخ بود، نتیجه عکس داد. مراسم تشییع پیکر شهید سلیمانی به یک نماد الهام‌بخش و سمبلی برای ایرانیان و عامل ثبات فرماندهان ایرانی تبدیل شد. طرح آمریکا در عراق نیز با بیانیه مرجعیت و همبستگی وفادارانه تمام طیف‌های این کشور و همچنین تظاهرات میلیونی در بغداد نتیجه عکس داد. @syriankhabar