کشورهای اروپایی عملاً به بخشی از سیاست خارجی امریکا تبدیل شده و دیگر هیچ اختیاری از خود ندارند. زیرمجموعههای بیاختیاری که شاید آخرین رهبران آنها که میتوانستند بایستند و با سیاستهای امریکا مخالفت کنند کسانی مانند گرهارد شرودر و ژاک شیراک بودند. رهبرانی که بعداً سر کار آمدند، از همان ابتدا هم سر کار بودند. چه آنگلا مرکل و چه سارکوزی هر کدام به نوعی پرورش یافته سیستم فکری و عقیدتی امریکایی بودند و برخلاف این سیستم نمیتوانستند صحبتی کنند. این شرودر و شیراک بودند که در کنار پوتین ایستاده و با حمله امریکا و انگلیس به عراق مخالفت کردند.
هر چند بر این باور هستم که اروپا پس از جنگ جهانی دوم استقلاش را از دست داد، بخش شرقی به وسیله شوروی و غرب آن هم به وسیله آنگلوساکسونها اشغال شد، اما در کشاکش قدرت مسکو – واشنگتن برخی از این کشورها مانند فرانسه در سایه رهبران قدرتمندی مانند دوگل میتوانستند نقش ایفا کنند و آخرین بازمانده تفکر دوگل که همان شیراک باشد کنار رفت. با روی کار آمدن مرکل و سارکوزی، اروپای اشغالی، استقلال و اختیارش را هم از دست داد. /2
@syriankhabar