Delhaye Garm 1(1).mp3
12.29M
📚 🔊 «هر شب قبل از خواب کتاب خوب بشنوید» 🏷 💠 «یادمه اوایل ماه مهر سر کلاس بودیم که کسی به در زد و وارد کلاس شد. همه هاج و واج نگاهش می‌کردیم. هیچ چیزش شبیه ما نبود و حتی لباساش با ما فرق می‌کرد». «لباسای اتوکشیده به تن داشت و کیف و کفش خیلی خوبی داشت. اسم کلاس رو پرسید که مطمئن بشه درست اومده و اصغر بهش جواب داد که همین‌جاست. وقتی وارد کلاس شد هیچ کدوم از بچه‌ها اجازه ندادن که کنارشون بشینه. وقتی دیدم معطل شده، صداش زدم که بیاد و کنار من بشینه. گفت: مرسی! و بچه‌ها مسخره‌ش کردن. سرش‌ رو پایین انداخت و صورتش سرخ شد. خودمم نفهمیدم چی شد که زدم تو گوش اصغر و پسر تازه‌وارد که اسمش محسن بود، بیشتر ناراحت شد. روزها گذشت و محسن با بچه‌ها دوست شد، اما اصغر هنوز باهاش خوب نبود... 🎧 شنیدن این قصه را به شما پیشنهاد می کنیم... 🆔 @qomirib