بین حجره ست و کسی نیست به دادش برسد😭 کاش تا جان نسپرده است جوادش برسد🥀 خیره مانده ست به در چشم ترش میسوزد😭 کرده سم کار خودس را ، جگرش میسوزد🥀 کیست بر حال دل مضطر او گریه کند😭 خواهرش نیست که بالا سر او گریه کند🥀 رفته از حال بسی خورده زمین در کوچه😭 زیر لب خوانده فقط روضه ی مادر… کوچه🥀 پسرش آمده زیبا پسر مه رویش😭 میگذارد سر خود را به سر زانویش🥀 سخت باشد پدری پیش پسر جان بدهد😭 سخت تر این که پسر پیش پدر جان بدهد🥀 سخت تر این که جوان باشد و پر پر بزند😭 پدرش هم نگران باشد و پرپر بزند🥀 سخت تر از همه با هلهله ها خنده کنند😭 دور تا دور علی حرمله ها خنده کنند🥀 سخت تر از همه این که تن او پاشیده😭 تن او در وسط جوشن او پاشیده🥀 بر سر نعش جوانش پدری پیر شده😭 مثل او از نفس افتاده زمین گیر شده🥀 موج خون در دل ارباب تلاطم کرده😭 پسرش را وسط این همه خون گم کرده🥀 بردنش کار حسین نیست عبا لازم بود😭 فقط این کار جوانان بنی هاشم بود🥀 ╭┅───🏴—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🏴—————┅╯