مرضوض، توی عربی، به استخون له شده و خورده شده میگن😭 استخون شکسته نه،له شده... این واژه یِ رَض، توی مقتل ۳ تا از ۱۴معصوم وارد شده یکی حضرت زهرا(س) یکی امام حسین(ع) یکی هم امام کاظم(ع) صلی الله علیک یا اباعبدالله همه اینا رو گفتم برسم به این روایت از امام... یه روز که امام داخل زندان بودن، به مسیب، میگن: من دیگه عمری نمیکنم... دلم برای رضام تنگ شده میرم مدینه!!! مسیب میگه آقا شما با این غل و زنجیر کجا میخواید برید؟ اگه مامور زندان بفهمه، بیشتر اذیتتون میکنه میبینه امام با دستای مبارکشون غل و زنجیر رو باز میکنن دیوار شکافته میشه ایشون میرن و بعد از یه مدت بر میگردن. تو این زمان، مسیب مدام به این فکر میکرده که اگه مامور زندان بیاد، چی میشه؟!! امام برمیگردن و شکاف دیوار بسته میشه بعد مسیب میگه آقا شما که میتونید ازینجا برید بیرون، خب چرا موندین؟ دقیقِ عبارت رو یادم نیست... شنیدم که امام میگن من ، از طرف خدا، بینِ تحمل این زندانِ مطامیر و سختی هاش و کم شدن رنجِ شیعیانم مختار شدم! و بواسطه ی تحملِ زندان ، خداوند یه بخشی از رنج و عذاب شیعیان رو برداشتن برای همین یک عبارت باید جان داد😭 (ع)