📌 شیاکوه لرزید ولی انشایی نلرزید (ماجرای جالب از رشادت شهید انشایی را بخوانید) 🔹️ او دیدبان ارتش بود و موقعیت نیروهای بعثی رو به توپخانه گزارش میکرد و بعثی‌ها بمباران می‌شدند. ◇ دشمن فشار خودش رو بر نیروهای خودی بیشتر کرده بود و هر لحظه حفظ ارتفاعات سخت‌تر و حلقه محاصره تنگ‌تر می‌شد. ◇ دستور رسید عبدالحمید به عقب بازگردد، اما او ماند. او زخمی شده بود، اما هنوز جان داشت که نیروهای بعثی به محل دیدبانی انشایی رسیده بودند. ◇ شهید انشایی موقعیت استقرار خودش رو به یگان توپخانه ارتش ارسال کرد. توپخانه ارتش که متوجه شده بود این موقعیت خود دیدبان هست، مجددا بیسیم زد و درخواست اصلاح موقعیت رو کرد ◇ شهید انشایی در جواب گفت: موقعیت درسته، بزنید...❣ ◇ او در لحظات آخر گفت از قول من به امام و مادرم بگویید: شیاکوه لرزید ولی انشایی نلرزید. ❤️ ◇ حضرت امام خمینی(ره) پس از دریافت پیام شهید، در توصیف این شهید بزرگوار فرمودند: «در صدر اسلام هم از این افسرها بوده است. مثل انشایی‌ها». ◇ ابراهیم حاتمی کیا فیلم دیده بان را با اقتباس از ساعات آخر زندگی شهید انشایی ساخته است... ...🌷 💥قرارگاه بصیرتی شهید مهدی کوچک زاده ➯@Bshmk33