🔸آقای ویس کرمی نماینده اصولگرا مجلس مستندا به آیه (۱۰۱ / مائده) : ⬅️ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَسْأَلُوا عَنْ أَشْيَاءَ إِن تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از چیزهایی نپرسید که اگر برای شما آشکار گردد، شما را ناراحت می‌کند!  چنین استناط کردند: ⬅️ خدا هم بطور مطلق با مردم شفاف نیست. پیامبر هم با مردم شفاف نبود ائمه و قرآن هم شفاف نیستند. و همچنین اضافه کردن: ⬅️ شعار شفافیت مطلق دروغه و شفافیت باید اجمالی باشه. ⭕️ تذکرات : 🔸 شان نزول آیه (لاتسئلوا ... )که شیخ طوسی(رحمه الله) آنرا در دو در مورد بیان فرمودند: ۱. سوال شخصی از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در مورد اینکه پدرش چه کسی بود زیرا در بین مردم معروف به بی اصل و نسبی بود ۲. سوال از حضرت در مورد وجوب حج که هر سال واجب است یا فقط یکبار که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند بزودی حکمش بیان میشود. 🔸نکته: آقای نماینده این درست است که بقول شما از آیه شریفه مساله شفافیت اجمالی در امور حاکمیتی جهت تدبیر امور اجتماع (نیز) قابل استنباط و استناد است. لکن باید به این مهم توجه داشت که یکی از اوصاف اصلی مسئولین و کارگزاران نظام اسلامی، صفت کلیدی (تدبیر) بمعنای حکمت، زیرکی و عاقبت اندیشی است. شما در برابر دوربین های خبری و در یک جلسه غیر مرتبط و غیر تخصصی که تصاویر و اخبارش در فضای عمومی جامعه بسط پیدا کرده مستندا به آیه ای از قران و نیز مقدسات کلام فی الواقع حقی که تائید عقلائی و عرفی هم دارد را طوری بیان کردید که نه تنها نظام اسلامی بلکه مقدسات آن را در اذهان عمومی دچار وهن و تردید میکند. بله این امر صحیحی است که در اطلاع رسانی باید حدود و ثغور در راستای اصل حکمت رعایت شود، لکن گاهی بیان یک کلام حق مانند موضوع بحث در زمان و مکان و با شیوه غیر حکیمانه و بدون عاقبت اندیشی نه تنها منفعتی در پی نخواهد داشت، بلکه ای بسا آثار مخرب و هزینه های فراوان و غیر قابل جبران را برای مجموع نظام اسلامی به بار خواهد آورد که کلام حضرتعالی در این خصوص قابل ارزیابی و استناد است. ‼️ چند تذکر: ۱.بهتر نبود بجای آیه شریفه جهت تائید کلامتان به اصل عقلائی و عرفی در موضوع شفافیت استناد میکردید؟(اینکه عرفا انسانها جهت تدبیر امور حیات و معیشت در اطلاع رسانی به نزدیکان اعم از خانواده، اقوام، دوستان و... سلسله مراتبی دارند که این امر در حاکمیت هم مصداق دارد. ۲.بهتر نبود جهت تائید کلامتان بجای استشهاد به مقدسات (خدا، قرآن، پیامبر و معصومین صلوات الله علیهم) به امور دیگر نظیر حکم عقل، عرف، تجربه، رویه سایر نظامهای سیاسی، حکمت و ... که همه این مصادیق در راستای اثبات کلامتان بخوبی قابلیت ادراک عمومی دارند استشهاد میکردید؟ ۳. بهتر نبود جهت نتیجه گیری نهایی بجای تعبیر شفافیت مطلق شعاری و دروغی در مورد نظام اسلامی از تعبیر دیگر مانند شفافیت لازم و قانونی در این مورد استفاده میکردید زیرا این حرف حقیست که حاکمیت نباید همه چیز را بگوید اما بر او عقلا و قانونا واجب است که امور مورد ابتلا و نیاز را به جامعه اطلاع رسانی کند لذا بجای مطرح کردن مبحث شفافیت مطلق که خلاف حکمت است و شفافیت اجمالی که قابل تشکیک و نزاع از تعبیر شفافیت قانونی استفاده میکردید با این توضیح که حاکمیت در موضوع تدبیر امور روز جامعه موظف به اطلاع رسانی کامل با تعبیر شفافیت قانونی است ؟ جناب نماینده در این شرایط خاص کشور و جهان توجه همگان علی الخصوص مسئولین به این جمله حکیمانه بیش از پیش اهمیت دارد که : ✅ (هرسخن جایی وهر نکته مکانی دارد) ✍محمدرضا خاتمی نژاد