علی اسکندری:
🟢⚪️🔴دیکتاتور کیست؟
بخش اول
محمدهادی صحرایی
فرعون گفت: پيش از آنكه به شما اجازه دهم، به او ايمان آورديد؟
بیشک او بزرگ شماست كه به شما سحر آموخته، پس دستها و پاهايتان را يكى از راست و يكى از چپ قطع مىكنم و شما را بر تنههاى درخت خرما به دار مىآويزم، تا خوب بدانيد عذاب كدام يك از ما سختتر و پايدارتر است. (طه، آیه 71)
طبق آنچه از قرآن و تاریخ میآموزیم و میدانیم، اگرچه ستمگران و سرکشان و خونخواران بسیاری در تاریخ بوده و هستند ولی فرعونهای مصر، غیر از آنکه در زمان حضرت یوسف صدیق که سلام خدا و خوبان نثارش بود و به دست ایشان مسلمان شد، نماد تکبر، ستمگری، سرکشی و سفّاکی بودهاند. بهویژه فرعون دوره حضرت موسای کلیم؛ که داستانهای متعددی از او در قرآن نقل شده که گویای فراز و نشیب مبارزات حضرت موسی که سلام خدا و خوبان بر او با این طاغوت ریشهدار است. اینکه از میان ستمگران، چرا فرعون نماد طاغی و یاغی شده است را باید علما بفرمایند ولی آنچه میشود فهمید این است که نمادهای تاریخی طبق شخصیت و رفتار و گفتار خاصشان مشهور شدهاند.
در آیه ابتدایی، فرعون در مخاطبه با ساحران، چند نکته مهم میگوید که گویای شخصیت متکبر اوست که امروزه با نام دیکتاتور یا خودکامه از آن یاد میشود و اگر در یک نفر یا یک فکر یا یک حکومت جمع شود میتوان آنها را هم مثل فرعون، زبانزد و نفرین شده تاریخ نامید و در نتیجه، افراد و افکار و حکومتهای مقابلش را صاحب حق و شایسته تقدیر دانست. اولین نکته مهم گفته شده فرعون که در این آیه و دو آیه دیگری که در مورد همین داستان در جای دیگر آمده و بسیار به این عبارات شبیه است این است که فرعون، خود را حتی صاحب ایمان مردم میداند و آنها باید دوست داشتن و علاقه و اعتقاد خود را هم با او هماهنگ کنند و در اصل، فرعونها غیر از جسم و جان، خود را صاحب عقل و قلب آدمها هم میدانند.
نکته بعد اینکه ندانسته، ساحران را به موسای کلیم منتسب میکند و با تهمت و توهین، او را ساحر بزرگ مینامد. دیگری، تهدید ساحران به عذاب دردناک و عبرتآموز است و نکته آخر، به مبارزه طلبیدن خداوند است که ناشی از توهم قدرت و طغیانگری فرعون است. مهمتر از اینها که گفته و نباید از آن غافل شد این است که فرعون اینها را زمانی میگوید که خود را عاجز از پاسخگویی منطقی به دلایل روشن موسی و ایمان آوردن ساحران میبیند. گویی ناتوانی از رویارویی عقلانی با خواست و اراده و انتخاب مردم، فراعنه را عصبی میکند و وقتی اقدامات مردم برخلاف خواست آنها باشد، حالت عادی و تعادل ذهنی خود را از دست میدهند و به جای پاسخگویی به مطالبهگری و روشنگری مصلحان، تحقیر و تهمت و توهین و تهدید و مجازات و تحدی را در پیش میگیرند.
این مقدار اندکی که از این داستان پرمغز و زیبای قرآنی بیان شد، تا حدودی به برخی از خصوصیات فرعونها اشاره کرد و میتوان سراغ این خلقیات فرعونی را از خود، تا قدرتهای بزرگ امروزین جهان گرفت و باید مراقب بود که مبادا در محدوده کوچک خودِ ما نیز نفوذ کرده و ما هم برخوردی فرعونی با واقعیات داریم که اگر اینگونه است، تا وقت هست باید جبران کنیم و در برابر نور هدایت و حقیقت، مقاومت نکنیم. اگر در مقابل امربه معروف و نهی از منکر یا مطالبه دیگران، سرسخت و پرخاشگریم، شک نکنیم که فرعون کوچکی شده ایم ولی بیبهره از مواهبی که در اختیار او بود، اما اگر با طیب خاطر و شجاعت، اشتباه خود را اصلاح و تشکر کنیم به یقین همچون ساحران مؤمن شده، خوشبخت و سعادتمند و مورد ستایش خوبان تاریخ خواهیم بود.
در اصل هم، مشکل ما مردم با فرعونها و دیکتاتورهایی است که نمیخواهند حرف مردم را بشنوند و برای کارشان هیچ توجیهی جز منافع خود ندارند و پاسخگو نیستند. مثلاً چرا انگلیس، 107 سال پیش 9 میلیون ایرانی را کشت؟ چرا رضا پهلوی را پادشاه و بعد از بیست سال بیرونش کردند؟ مأموریتش چه بود که نمُرده خلعش کردند؟ قلدریاش برای چه بود و چه دردی از بریتانیا دوا کرد؟ چرا آمریکا و انگلیس و محمدرضای پهلوی علیه دولت مصدق کودتا کردند؟ پهلوی دوم چرا 16 آذر، دانشجویان را در دانشگاه به ضرب گلوله کُشت؟ آمریکا و انگلیس و فرانسه و اسرائیل و بقیه اراذل و اوباش جهان، چرا در مقابل خواست و انقلاب مردم ایران ایستادند و صف کشیدند و هشت سال جنگ را بر ما تحمیل کردند؟ منافقین چرا؟ فرقان، کومله، دمکرات و....
اکنون نظام سلطه پس از 45 سال تحقیر و تهمت و توهین و تهدید و تحمیل جنگ و ترور و تحریم و... و هر نوع خباثت و جنایتی که علیه ملت مظلوم و سرافراز ایران به کارگرفت، از جان ما چه میخواهد؟ آنها که پلیسشان سالانه هزار بیگناه میکشد و بیش از جمعیتشان اسلحه در دست مردمشان است و هزاران تجاوز به عنف در کارنامه دارند و دهها میلیون گرسنه در کشورشان میمیرند و بالاترین آمار دزدی و زندانی و خیانت و ناامنی و...