(صفحه ۲)
پس به خاطر اینکه پیمانشان را شکستند، آنان را لعنت کردیم (از نعمت هدایت و توبه محروم کردیم) و دل ایشان را سخت گردانیدیم (که موعظه در آن اثر نکند). آنها کلمات خدا را تحریف و از جای خود تغییر میدهند و از کلماتی که به آنها یادآوری شده، نصیب بزرگی را از دست دادند».
۶) منافقینی که حقیقت را کتمان یا تحریف کنند، در لعنتشدگی، به شیاطین و یهود نسبت میرسانند، مگر اینکه خیانت خود را جبران کنند.
پروردگار متعال درآیات ۱۵۹ و ۱۶۰ سوره بقره هشدار میدهد: «إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَیِّنَاتِ وَالْهُدَی مِنْ بَعْدِ مَا بَیَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِی الْکِتَابِ أُولَئِکَ یَلْعَنُهُمُ اللهُ وَیَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ. إِلَّا الَّذِینَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَبَیَّنُوا... همانا آنان که آیات روشن و هدایتی را که فرستادیم، کتمان نمایند- بعد از آنکه آن را برای (هدایت) مردم در کتاب آسمانی بیان کردیم- آنها را خدا و تمام لعنکنندگان لعن میکنند؛ مگر آنان که توبه و اصلاح و روشنگری کردند».
همچنین در آیات ۱۴۵ و ۱۴۶ سوره نسا تاکید شده است: «إِنَّ الْمُنَافِقِینَ فِی الدَّرْکِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَلَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصِیرًا. إِلَّا الَّذِینَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَاعْتَصَمُوا بِاللهِ وَأَخْلَصُوا دِینَهُمْ لِلهِ فَأُولَئِکَ مَعَ الْمُؤْمِنِینَ. همانا منافقان در پستترین جای جهنم هستند و برای آنان، هرگز یاوری نخواهی یافت؛ مگر آنها که توبه و اصلاح کردند و به (دین) خدا درآویختند و دین خود را برای خدا خالص گردانیدند، پس این گروه، همراه مؤمنان هستند».
۷) اگر عقلانیت، چراغ راه انسان و مایه نجات اوست، عبور از خطوط قرمز حق، عقل را از زیرکترین افراد میگیرد و دچار خبط و شیطانزدگی میکند.
امیر مومنان(ع)در خطبه ۲۱۵ نهجالبلاغه، به ماجرای کسی اشاره میکند که رشوه آورده بود. امام میفرماید به او گفتم: «أَمُخْتَبِطٌ أَمْ ذُوجِنَهًًْ أَمْ تَهْجُرُ. خرد آشفتهای؟ یا جنزده؟ یا دیوانه شدهای؟... علی را با نعمتی که نپاید و لذتی که به سر آید، چه کار؟! پناه میبریم به خدا از خفتن عقل و زشتی لغزشها و از او یاری میخواهیم».
امام،همچنین در توصیف منافقین پیمانشکن، تعبیر شگرفی دارد: «شیطان را ملاک و پشتوانه کار خود گرفتند و شیطان هم آنها را در دامهای خود قرار داد؛ پس در سینه آنان تخم کرد و جوجه گذاشت و بهتدریج، در عقلهای آنان رخنه کرد و با چشمانشان نگریست و با زبانشان سخن گفت؛ آنان را گرفتار خطا و لغزش کرد و نادرستی و ناراستیها را در نگاهشان آراست»(خطبه ۷ نهجالبلاغه).
۸) چرا برخی مدعیان اصلاحطلبی، در شرارتانگیزی اخیر، در زمین دشمنان سنگدل ملت ایران بازی کردند و نهتنها از جنایات مزدوران دشمن بیزاری نجستند، بلکه جنایت و شرارت را اعتراض جا زدند؟ آنها عقبه سقوط بیست ساله(بعضا سی ساله و بیشتر) دارند.
در دوران مدیریتی و همچنین در چند نوبت آشوبافکنیهای آنان، به والاترین مقدسات ملت ما جسارت شد، اما خم به ابرو نیاوردند؛ و حال آن که اگر کسی حرفی میگفت که به تریج قبای جناح و حزبشان برمیخورد، غیرتی میشدند و غوغا برپا میکردند.
تعجب نکنید اگر در فتنه ترکیبی اخیر، دُز بیغیرتی این جماعت بالاتر رفت. سقوط در مسیر انحراف و تحریف، انتها ندارد.
اگر نام اعتراض مدنی بر واقعیت «اغتشاش، شرارت، تجزیهطلبی و تروریسم آشکار» گذاشتند، ۱۳ سال قبل هم کشور را با دروغ تقلب، به کام بیثابتی کشاندند و با آتشزدن به سرمایه بزرگ مشارکت ۸۵ درصدی مردم در انتخابات، معبری برای شبیخون سیا و موساد و امآیسیکس ساختند.
آن همه فریبکاری و جنایت در سال ۱۳۸۸ - و تحریم برآمده از آن- در حالی رخ میداد که یکی از سران فتنه، چند نوبت در محافل خصوصی اذعان کرده بود که باور ندارد تقلبی رخ داده است.
او چندبار در خلوت، به دروغ بودن ادعای تقلب اعتراف را کرد، اما یکبار حاضر نشد در حضور مردم شهادت بدهد و بر آتش دشمن افروخته فتنه آب بریزد. اسارت و لعنتشدگی از این آشکارتر؟! بیتردید، همین جریان آلوده تحریف بود که حاشیه امنیت برای تروریستها و اشرار آدمکش ساخت و سلاح آنان را با گلولههای مسموم تحریف، خشابگذاری کرد.
۹) امام خمینی(ره)با ذکاوت تمام و برآمده از همه ادبیات دینی و عبرتهای تاریخی فرمودند: «منافقین از کفار بدترند». دشمن داشتن منافقین، حکم قاطع قرآن حکیم است: «هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قَاتَلَهُمُ اللهُ. دشمنان به حقیقت، آنها هستند، از آنان بر حذر باش، خداوند آنان را بکشد». خداوند بر همین مبنا، از دودستگی درباره منافقان منع فرموده است: «فَمَا لَکُمْ فِی الْمُنَافِقِینَ فِئَتَیْنِ وَاللهُ أَرْکَسَهُمْ بِمَا کَسَبُوا أَتُرِیدُونَ أَنْ تَهْدُوا مَنْ أَضَلََّ اللهُ وَمَنْ یُضْلِلِ اللهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِیلًا.