از تماشای رُخ ماه تو شد مهتاب مست از طلوع چهره ات ، هنگام مَد شد آب مست پشت هر پلک تو یک میخانه پنهان است…اگر چشمهایت هست در بیداری و در خواب مست ما چه می فهمیم تأثیر تماشای تو چیست ؟ آن هم آنجا که شده با دیدنت ارباب مست “یاکثیرالسّجده ” از حال تو در وقت نماز می شود تسبیح و مُهر و مسجد و محراب مست کاشف الکرب و ابوالقربه ، کفیل زینبی برتو وابستند پس هستند این القاب ، مست باب حاجاتی و خواندیمت اگر باب الحُسین بوده ایم ازعالم ذر باتو در این باب ، مست “تشنه ی آب فراتم ای اجل مهلت بده” تا نَمُردم می شوم از این شراب ناب ، مست ؟ چارده قرن است که در حسرت لبهای تو دور قبرت آب میگردد در آن سرداب ، مست محمدقاسمی @bynolharamyn