آسمـان را بنگر ڪه هنـوز
بعد صـدها شـب و روز
مثل آن روز نخست
گرم و آبی و پر از مهـر به ما میخندد
تا بگوید که هنوز
پر امنیت احساس خـداست!
با نگاهت به خـدا
چتر شادی وا کن
و بگو با دل خود
که خـدا هست و خـدا هست هنوز!
او همانیست که در تارترین لحظهٔ شب
راه نورانی امیـد نشانم میداد
او همانیست که هر لحظـه دلش میخواهد
همهٔ زندگیام غرق شادی باشد ...
@bynolharamyn