#داستان📚
#دیدار_امام_زمان_عج
💠 عبدالكريم كفاش؛ پيرمرد كفاشی بود كه وجود نازنين بقيه الله هر هفته به مغازه او مي آمدند.
🌳 روزی از او سوال كردند كه اگر يك هفته نيايم چه می كني؟
💞 عرضه داشت: آقا قطعا دق می كنم.
🌳 آقا فرمودند: اگر غير از اين بود نمی آمدم.
🍃 مرحوم سید عبدالکریم کفّاش اجاره نشین بود. روزی صاحب خانه ایشان را جواب کرد.
🍃وی بلافاصله اسباب و اثاثیه خود را از منزل بیرون آورده و در کنار کوچه ای گذارده بود و از این بابت بسیار نگران به نظر می رسید.
🌳در همان حال، خدمت امام زمان –ارواحنا فداه– مشرّف می شوند.
💞مرحوم آقا سید عبدالکریم می گوید: حضرت به من فرمودند: صابر باش.
🔷 عرض کردم: چَشم! اما مصیبت اجاره نشینی مصیبتی است که شما خانواده گرفتار آن نشده اید.
✅ آقا [لبخندي زدند و] فرمودند:
«برای تو منزل فراهم می شود.» ⛅چیزی نگذشت که برخی از اهل خیر برای او منزلی خریدند و خیال ایشان از این جهت آسوده گردید.
📚 کتاب روزنه هایی از عالم غیب
~🌸🍃🌸~
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
گلهای باغ سعادت
https://eitaa.com/joinchat/2193490054C7631f4e9e7